eitaa logo
قرارگاه راهبردی جوانان مومن و انقلابی🇮🇷
8.5هزار دنبال‌کننده
7.1هزار عکس
3.6هزار ویدیو
339 فایل
امام خامنه ای:کارباید تشکیلاتی باشد. کادر سازی کار تشکیلاتی مطالبه گری تربیت نیرو در طراز انقلاب ✔رسانه تحلیلی خبری قرارگاه راهبردی جوانان مومن و انقلابی ارتباط با کانال @sharheaani ادمین تبادل و تبلیغ @Aghiigh79
مشاهده در ایتا
دانلود
m: ‌مبانی تشکیلات کار یعنی چه؟ چطور کار تشکیلاتی کنیم؟ قبل از شروع بحث باید مقدمه ای ذکر کنیم؛ و آن اینکه سعی کنید در فعالیت های فرهنگی به بازی با اصطلاحات روی نیاورید؛ کار فرهنگی یک کار است و هرچه به ادبیات مردم نزدیک تر باشد و سادگی داشته باشد رشد و خاصیت کار شما بیشتر می شود... اما کار تشکیلاتی یعنی: پیروی از یک نظام و روش خاص که بر اساس آن عده ای از افراد ـ هم عقیده ـ به منظور رسیدن به یک سلسله هدفهای نسبتاً مشخص با یکدیگر همکاری می کنند، بدین نحو که تحت مدیریت یک فرد و با مشورت و تحقیق تصمیماتی را اتخاذ می نمایند و به مرحله اجرا و عمل در می آورند... بعبارتی یک کار گروهی منسجم و حرکت روی برنامه طبق وظایف تقسیم شده... برای کار تشکیلاتی در عرصه ی فرهنگی نیاز به طراحیهای خاص و پیچیده نداریم کار تشکیلاتی نزد ما یعنی کار بسیجی وار ، یعنی کاری مطابق با فرهنگ بسیجی، فرهنگ پیشی گرفتن عمل بر سخن، جلسه، هم اندیشی و... تفاوت کارهای تشکیلاتی و سازمانی مصطلح این است که هم تحت فرمان است، هم نظم دارد، هم کار جمعی است، هم تقسیم وظایف شده و هم مطابق با تعالیم دینی و الهی است... تجربه سالهای اخیر ما نشان می دهد که اگر بخواهیم موفق باشیم به جای ماندن در چارت تشکیلاتی و سازمانی، طراحی فرم ها و سربرگ ها و تعریف جایگاه و درجه و... باید از این شکل های ظاهری عبور کرده و به فرهنگ بسیجی برسیم، فرهنگی که سال های پس از جنگ تحمیلی جای خود را به تعریفات و بازی های تشکیلاتی داد؛ کمترین آفت کار تشکیلاتی متداول، معطل شدن در ساخت اشکال ظاهری برای زیبا کردن و به خیالی منظم کردن است... در صورتی که ما باید از پل یا قایق یا جاده برای عبور و رسیدن به هدف استفاده کنیم نه اینکه مشغول زیبا کردن جاده مان یا پل یا قایقمان شویم و از طی مسیر باز بمانیم... زیرساخت کار تشکیلاتی فرهنگی تقوای الهی و ادب در برابر پروردگار، داشتن حس مسئولیت و نظم دینی است؛ یکی از زیر ساختهای کار تشکیلاتی تقوا و نظم است... امیرالمؤمنین(علیه السلام) به فرزندش امام حسن(علیه السلام) میفرمایند: اوصیکم بتقوی الله و نظم امرکم... تقوای الهی یعنی بندگی کردن و دوری از منیّت و غرور و خود رأیی؛ اما نظم چه معنایی دارد؟ نظم در کار تشکیلاتی به چه چیز تعلق می گیرد و چگونه در کار تشکیلاتی باید نظم داشت؟؟؟ ادامه دارد... مربی محور؛یک تجربه متفاوت فرهنگی @morabi_masjed
چند برای یک مسئول تشکل(گروه): 📌 با باشد : یک وظیفه ی رهبر تشکل(یا مربی) ، این است که علاوه بر بودن در مسایل اخلاقی ، در وجود خود ، یک خود وجودی بیدار ایجاد کند تا نسبت به خود و رسیدگی نسبت به خود، در طول مدت مدیریت تشکل یا گروه ، به خود هشدار دهد. خلاصه تر می توان گفت که ، بایستی رفتار عملی خود را رسیدگی کند تا مبادا دچار گردد. 📌 خود را نسبت به سطح اعضا تشکل یا گروه مسئول بداند. نباید اعضا گروه از نظر سطح و به حال خود رها شوند. 📌 نسبت به نوع رابطه خود با اعضا یا رابطه بین اعضا بی تفاوت نباشد. همیشه تنظیم کننده سیاست ها و جنس رابطه ها در مجموعه خود باشد و برای داشتن یک مجموعه در تشکل و مجموعه ، تمام تلاش خود را انجام دهد. 📌 را تعطیل یا کمرنگ کند: از جمله آفت های موجود در گروه ها و تشکل های مذهبی ، انجام امور با ابزار رفاقت است . البته این ابزار شاید در ابتدای راه پاسخگو و حلال مشکلات باشد اما با ایجاد ساختار و ضوابط اجرایی در مجموعه ، بایستی کمرنگ تر شود . رهبر گروه در صورت تکیه بر این ابزار بایستی منتظر های آن باشد ، از جمله بی انگیزه شده سایر اعضا ، ایجاد ساختاری در مجموعه ، فراموش شدن اهداف تشکل ، شخص محور شدن مجموعه ، طرفداری و و... لذا اگر به ناچار یک رهبر گروه در آغاز راه از این ابزار استفاده می کند ، بایستی به تدریج با تعریف و ، از این ابزار کمتر استفاده نماید. مربی محور، یک تجربه متفاوت فرهنگی @morabi_masjed
هدایت شده از 
چرا باید تشکیلاتی باشیم؟ 🔸تشکیلاتی بودن یک ابزار است برای رسیدن به و حال این ابزار برای پیشبرد سیر تکاملی هدف ، نیازمند یک عامل یا عوامل انسانی است عامل یا عوامل انسانی همان ما هستیم که در یک مجموعه چند نفره در (مسجد) یا چند صد نفره (بسیج محلات) یا سایر مجموعه های فرهنگی و انقلابی ، برای میل و رسیدن به اهداف دور هم جمع شده تا فعالیت تشکیلاتی را با محوریت یک رهبر یا راهبر انجام دهیم. 🔸 در پله اول می بایست این عامل انسانی خود به درجه ای از خودسازی فردی رسیده باشد تا بتواند از ابزار تشکیلات برای رسیدن به اهداف استفاده کند. این را در نگاهی دیگر می توان خودشناسی نیز تعبیر کرد ، اینکه من بدانم خود وجودی ام در محیط پیرامونم به دنبال چه چیزی ست. لیکن این مرحله را می توان مرحله اول دغدغه مند ساختن تعریف کرد . برای مثال یک شخص مسلمان فکر میکند که در محیط زندگی خود با چه مواردی از رذایل اخلاقی روبرو ست ، همین تفکر و یافتن مشکلات و ناهنجاری ها نشان دهنده دغدغه‌ این شخص برای اصلاح جامعه است. و حال این شخص یا اشخاص دارای ، به صورت ، می بایست از ابزار تشکیلات استفاده کننده تا فعالیت هایشان دارای نتایج مثبت و اثری دائم برای جامعه باشد 🔸 عامل انسانی که در مرحله اول دغدغه مندی ست ، قبل از شروع کار بایستی خود را بسازد زیرا قدم اول در سازندگی ، ساختن خود است اگر انسان خود را نساخته باشد در ساختن دیگران موفق نمی شود ، ما باید و باید در مرحله اول به انچه که می گوییم رسیده باشیم ، مانند پیامبران اللهی که اول خود را ساخته بودند و بعد شروع به سازندگی دیگران می کردند. اگر پیامبر می گوید امین باشید اول خودش امین است و یا اگر می گوید صادق باشید اول خودش صادق است ، البته رهبران فعالیت های تشکیلاتی بایستی بیشتر به این نکته توجه کنند. حال اگر ما به مساله خودسازی توجه نداشته باشیم کارمان فایده لازم را نخواهد داشت چه بسا انرژی و وقت چندین ساله یک مجموعه برای رسیدن به یک هدف ارزشمند صرف شود ولی قدمی به سمت هدف تعریف شده برداشته نشود. این مطلب نه اینکه مختص به مسائل مذهبی باشد ، نه ، در هر کار گروهی و تشکیلاتی عامل انسانی بایستی این مرحله را طی کند یعنی باید خود را برای کار آماده کند ، یعنی عوامل موثر در رسیدن به هدف را در خود ایجاد کند. شرح هدف در کار تشیکلاتی سرفصلی است جداگانه ، که در پست های بعدی توضیح داده خواهد شد. مربی محور؛ یک تجربه متفاوت فرهنگی @morabi_masjed
هدایت شده از 
ویژگیهای لازم برای تشکل در تشكيلات اسلامي و فرهنگی بايد چند نكته را به وضوح مشاهده كرد: 🔸 : هدف يك مجموعه بايد رنگ و بوي خدايي داشته باشد. يك تشكيلات اسلامي به هيچ وجه نميتواند هدفي خارج از حيطه ی رضاي خداوند انتخاب كند. چنين تشكيلاتي بايد بر محور خدا بنا شود و خدا و دين مبين اسلام بايد هدف اصلي اين مجموعه قرار گيرد. اعضاي يك تشكيلات اسلامي بايد مراقب تصميم گيريها و برنامه ريزيها باشند كه تصميمات و برنامه هاي ايشان منافاتي با احكام اسلامي نداشته باشد. 🔸 : يكي ديگر از خصوصيات يك تشكیلات اسلامي انحصارطلب نبودن است. ممكن است. تشكلهاي مختلفي با هدف اسلامي، اعضای اسلامي و برنامه هاي اسلامي تشكيل شده باشند كه به ظاهر در يك راستا نیستند. به طور کلی در تشكیلات اسلامي نبايد اين تفكر رواج يابد كه هر چه ما ميگوييم درست است و ديگران همه در اشتباه و انحراف هستند. 🔸 در حين تشكيلاتي بودن: يكي از آسيبهاي تشکلها در سرتاسر دنيا اين است كه اعضای خود را از آزاد انديشي باز دارند. ريختن قالب فكري براي افراد و الزام افراد به اين كه در غير از اين قالب فكر نكنند، از مشكلاتي است كه به خاطر حفظ تشكيلات، دامن گير گروه ها و مجموعه هاي مختلف شده است. اعضای گروهها میتوانند در عین آزاد اندیشی انسجام درونی تشکل خود را حفظ کنند. 🔸 تشكيلات اسلامي وسيله اي براي : در يك تشكيلات اگر روح اسلام بر تمام اجزا حاكم شود، خود به خود براي خودسازي انسانها بستری آماده به وجود مي آيد چرا كه در يك تشكيلات اسلامي اعضای تشكيلات قدم اول را در نابودي رذائل انساني در وجود خود برداشته اند و آن ناديده گرفتن خود است. از اين رو تشكيلات ميتواند مقدمه اي مطلوب براي خود سازي انسانها باشد. به عبارت دیگر، يك تشكيلات اسلامي ميتواند حركت جمعي را در خودسازي شروع كند و به طور قطع حركت جمعي نتيجه ی بهتري را نيز دربر خواهد داشت. در نتيجه تشكيلات اسلامي بايد در مسير رشد اخلاقي تمام اعضا گام بردارد و خودخواهي و خودبيني ها را در بين همه اعضا از بين ببرد. 🔸 به كار برآيد: اعضای تشكیلات اسلامي بايد همواره اهل عمل باشند. اگر تشكيلات بخواهد به اهداف مقدس خود ،كه همان دفاع از ارزشهاست برسد، بايد اعضاي آن اهل عمل باشند. مربی محور یک تجربه متفاوت فرهنگی @morabi_masjed
هدایت شده از 
ویژگی های یک تشکل از نظر شهید دکتر آیت الله بهشتی (برگرفته از نشست چهارم با اعضاي حزب جمهوري‌اسلامي) 1⃣ تشکل بايد پاسدار ارزش‌ها باشد نه پاسدار خود. نگهبان ارزش‌ها باشد نه نگهبان خود. هر وقت اين تشكل به‌جاي آن‌كه نگهبان ارزش‌ها باشد و خدا‌پرست و حق‌پرست و كمال‌دوست و كمال‌خواه باشد، خودخواه شد، آن وقت يك طاغوت مي‌شود. و چه بهتر كه چنين طاغوتي بر سر راه امت نباشد. بر همه‌ي ماست كه دائماً مراقبت كنيم كه تشكل ما، خودخواه نشود؛ هميشه خداخواه بماند و اين با خودسازي مداوم يك يك ما، مجموعه‌ي ما و وجود سيّال تشكيلاتي ماست. 2⃣ تشكل باید سازنده باشد. بايد آسان كننده‌ي خودسازي و كمكي به سير الي الله براي شركت‌كنندگان در اين تشكل باشد. هر وقت يكي از ما يا جمع ما به تشكل‌مان مشغول و سرگرم شديم، چنين تشكلي «لهو» مي‌شود و بايد از او پرهيز كنيم زيرا ما را از خدا دور مي‌كند. اگر همه‌اش به‌فكر تشكيلات‌مان باشيم. اگر تشكيلات براي ما آن‌قدر محبوب شد كه جانشين خدا وحق شد، حالت لهو پيدا مي‌كند و آدم را از ياد خدا غافل مي‌كند. چه‌وقت ما مي‌فهميم كه تشكيلات براي ما لهو و سرگرمي نشده و لعب و بازي روزانه نشده؟ وقتي‌كه ببينيم در اين تشكيلات داريم ساخته مي‌شويم. آن وقت كه كار تشكيلاتي ما حالت عبادت دارد. طرز برخوردهايمان، طرز كارمان، شور و عشق كارمان، اين‌ها مي‌تواند نشان بدهد كه كدام طرفي هستيم. 3⃣تشكيلات مقداري هزينه مي‌برد، مقداري نيروي انساني مي‌برد، روي اين تشكيلات سرمايه‌گذاري مي شود. اگر اين تشكيلات به درد اين مردم نخورد لغو مي‌شود. و ما هم اگر اهل ايمانيم بايد از لغو گريزان باشيم. «عن اللغو معرضون». اين تشكيلات نبايد «بُت» و يا «لغو» و «لهو» باشد. بايد به درد مردم بخورد، بايد كمك كند به جمهوري اسلامي. بايد روز به روز، هر چه بهتر والهي‌تر و نوراني‌تر و سازنده‌تر و سرافرازتر و پويا‌تر و سخت‌كوش‌تر و پيشتازتر ادامه بدهيم. بنابراين در داخل اين تشكيلات بايد برنامه‌ريزي‌هاي گوناگون بوجود بيايد، نه فقط در خود تشكيلات، كه براي كل جامعه، بلكه براي كل انقلاب اسلامي. باز هم تكرار مي‌كنم كه اين صرفاً با گفتن نمي‌شود. مكرر ديده‌ام كه خصلتهاي بيروني بعضي از ما در جهت مخالفت اين ويژگي‌ها به‌كار مي‌افتد و آهنگ تخريبي پيدا مي‌كند. بنابراين : ⬅️ شرط اول اين است كه ما تشكيلات‌پرست نشويم (طاغوت) و خود‌خواهي تشكيلاتي پيدا نكنيم. ⬅️ شرط دوم اين‌كه ما سرگرم تشكيلات نباشيم (لهو) و مهمتر از آن از خودسازي باز بمانيم. ⬅️ شرط سوم اين‌كه اين تشكيلات به درد مردم بخورد نه اينكه يك باري باشد بردوش اين جامعه (لغو). مربی محور یک تجربه متفاوت فرهنگی @morabi_masjed
هدایت شده از 
تصاعد هندسی در فعالیت های فرهنگی انقلابی! معرفی کتاب «به توان تشکیلات» کتاب «به توان تشکیلات» به قلم سلمان هاشمیان و جواد جلوانی در ۳۵۰۰ صفحه به همت انتشارات «حدیث راه عشق» به چاپ رسیده است. این کتاب با این سوال شروع می شود که چرا بعد از گذشت سالها از انقلاب اسلامی هنوز ضرورت کار تشکیلاتی و کار گروهی منسجم و تشکیل هسته های مقاومت در میان جبهه فرهنگی انقلاب حس نمی شود؟ هزاران مجموعه، پایگاه، کانون، حوزه، ارگان و سازمان داریم، کلی نیرو داریم، همه هم توی هم می لولند؛ اما کار چندانی هم صورت نمی گیرد. مشکل کار در کجاست؟ چرا نیروهای ما مدام کاسه چه کنم چه کنم دست گرفته اند؟ نمی دانند امروز چه وظیفه و مسئولیتی بر دوش دارند؟ اولویت بچه های فرهنگی دهه چهارم انقلاب چیست؟ و… این مجموعه شاید بهانه ای باشد برای پاسخ به این دغدغه ها. «تصاعد هندسی در فعالیت های فرهنگی انقلابی» عنوان دومی است که روی جلد کتاب خودنمایی می کند. این تعبیر بدان معنی است که در فعالیت های گروهی اگر اصول کار تشکیلاتی رعایت شود، توان افراد با هم جمع نمی شود، بلکه در هم ضرب می شود و به «توان» و «تصاعد» بالا می رود. مربی محور؛ یک تجربه متفاوت فرهنگی @morabi_masjed
هدایت شده از 
حلقه اول تشکیلات یک تشکیلات جدید،‌ با فرایند شروع میشود. صحبت با همفکر ترین افراد و وقت گذاشتن برای توجیه تک تک آنها سخت رین مرحله شکل گیری یک تشکیلات است. چرا که اگر به اندازه تعداد انگشتان یک دست آدم تشکیلاتی در حلقه اول جذب شوند می توان امید به فراگیر شدن این تشکیلات را داشت به شرط اینکه کاملا توجیه شده باشند و به مبانی و فلسفه شکل گیری تشکیلات ایمان داشته باشند. پس منظور از بوجود آوردن حلقه اول تشکیلات آن هسته مرکزی است که می خواهند تشکیلاتی را شکل بدهند. در اینجا بهترین نوع ارتباط چهره به چهره و به صورت انفرادی است. حتی داشتن جلسات توجیهی اولیه که بعضا ساعات زیادی به طول می انجامد در این قسمت ضروری است. 👈به طور کل تلاش برای شکل دهی حلقه اولیه نوعی سرمایه گذاری است که هرچقدر هم وقت و انرژی بیشتری برای آن صرف شود،‌ چیزی از دست نرفته است. برقراری رفاقت، حل اختلافات،‌ رفت و آمد به خانه یکدیگر، مهمان کردن یکدیگر(مثل خرید شیرینی)، کمک های درسی به هم دیگر،‌ ارتباط ایمیلی یا پیامکی و… کارهایی است که در شکل دهی ارتباط اولیه در حلقه اول تشکیلات بسیار مؤثر است و به نظر وظیفه اصلی رهبر تشکیلات شناسایی صحیح این حلقه و بوجود آوردن هماهنگی بین آنهاست چرا که ادامه کارهای تشکیلات را می توانند این افراد به سرانجام برسانند. برای همین یکی از وظایف اصلی مدیر،‌ هماهنگی و یکپارچه سازی است. مربی محور؛ یک تجربه متفاوت فرهنگی @morabi_masjed
هدایت شده از 
حلقه دوم و سوم تشکیلات در فرایند شناسایی افراد برای جذب به عنوان افراد کلیدی برخی هستند که قول اولیه می دهند ولی پایه کار نمی آیند. برخی هستند که دوست دارند بیایند اما فرصت نمی کنند. برخی دیگر دوست دارند از دور صرفا عضوی عادی از تشکیلات باشند. و همین طور می توان افراد را دسته بندی کرد. پس از شکل دهی حلقه اول تشکیلات،‌ حلقه دوم و سوم و… شکل میگیرد. تعریف این حلقه ها هم کاملا بستگی به نظر خود افراد دارد. مثلا حلقه دوم کسانی است که دوست دارند پایه کار بیایند و آدم های قوی هم هستند ولی سرشان در جاهای دیگر شلوغ است و وقت نمی کنند که به این تشکیلات بیایند یا در حرف خیلی جدی و محکم حرف می زنند که من پایه کار هستم و خیلی حضور در تشکیلات مهم است ولی وقت موعود،‌ غیبت خودشان را توجیه می کنند. این افراد اگر بیایند خوب است ولی وقت زیاد گذاشتن برای توجیه اینها پشیمانی به بار خواهد آورد. حلقه سوم هم می توان اعضای عادی تشکیلات را دانست که در جلسات عمومی می آیند و از خروجی های تشکیلات استفاده می کنند ولی مسئولیتی قبول نمی کنند و پای کار نمی آیند. این افراد را می توان در حلقه سوم جای داد و به همین صورت تشکیلات بخشبندی کرد. خوبی این بخش بندی این است که رأس تشکیلات براین اساس متوجه می شود که برای چه کسانی، چه مقدار وقت بگذارد. و وقت گذاشتن برای جذب چه کسانی حکم هدر رفتن وقت را دارد. هر چقدر از حلقه اول به دوم و از دوم به سوم می رویم میزان پایه کار بودن و ایمان افراد به تشکیلات کمتر می شود ولی کمیت آنها بیشتر می شود. مثلا در حلقه اول ممکن است 5 نفر باشند ولی در حلقه سوم200 نفر. نباید اصرار داشت که دائم کمیت حلقه اول را زیاد کرد. چرا که حلقه اول کاملا کیفی است و توجیه کامل باید صورت بگیرد. مربی محور؛ یک تجربه متفاوت فرهنگی @morabi_masjed
شبکه سازی تشکیلاتی تا حالا رأس تشکیلات،‌ حلقه اول و حلقه دوم و سوم آن مشخص شده است که از طریق لینک های زیر میتوانید قبل از مطالعه ادامه مطلب، مطالب مربوط به آن را مطالعه کنید: eitaa.com/morabi_masjed/822 eitaa.com/morabi_masjed/824 تقسیم وظایف تا وقتی سازوکاری بوجود نیاید و افراد مشغول کار شوند،‌کار تشکیلاتی بوجود نیامده است. در اینجا تمرکز اصلی رهبر تشکیلات بر روی حلقه اول است و حلقه اول هرکدام موظف می شوند که خودشان افرادی را توجیه کنند و جذب تشکیلات نمایند. در اینجا ابتدا کل کارهای موجود در تشکیلات لیست می شود و در چند محور کلان به افراد حلقه اول واگذار می شود. هر نفر موظف می شود که افرادی را جذب کند و با آن ها وظایف محوله را انجام دهند. در این قسمت با هماهنگی که توسط رأس تشکیلات بین افراد ایجاد می شود ارتباطات تشکیلاتی شکل می گیرد. قوت هر یک از این ارتباطات در حلقه های پایین تر قوی تر است. ارتباط محور تحقق تشکیلات یکی از محور های اصلی کار تشکیلاتی که اگر این محور از تشکیلات حذف شود اضمحلال تشکیلات رخ می دهد، موضوع ارتباط است. این نکته خیلی قابل تامل است. هر جا آدم های تشکیلاتی با هم دارند کار تشکیلاتی می کنند حواسشان باید باشد که ارتباط منظم و منسجم با هم داشته باشند. نظم مؤلفه اول ارتباط منظم از حیث توالی های این ارتباط است و منسجم از حیث ابعاد این ارتباط است. در فعالیت های خودمان می توانیم این دو را تطبیق بدهیم که مقداری ملموس شود. نظم یعنی جلسات هر هفته برگزار شود مثلا می دانیم که چهارشنبه ها ظهر هر هفته جلسه داریم اگر این رها شود شاکله تشکیلات از هم می پاشد. ولو اینکه شما صرفا هدفتان دور هم جمع شدن باشد و مثلا فقط چایی بخورید و بروید. خود این جمع شدن از اهمیت ویژه ای برخوردار است و مثلا توصیه بزرگان این است که همین طور، دور هم جمع شوید. این نظم است. در اینجا خود این نظم و انضباط است که موضوعیت پیدا می کند نه محتوای جلسه و… پس ارتباط، روح کلی قوام بخش تحقق تشکیلات است که خود این ارتباط با دو مؤلفه نظم و انسجام است که محقق می شود. پس این را بدانید که اگر هر جایی خواستید کار تشکیلاتی بکنید حواستان به این باشد که ارتباط باید با یکدیگر داشته باشید و بدون ارتباط نمی شود. من بدانم که هفته ای یک بار کسی که محور یا هماهنگ کننده تشکیلات است به من پیامک می زند و دیگر هیچ، ولی نظم دارد. روایت می گوید «قَلِیلٌ تَدُومُ عَلَیْهِ خَیْرٌ مِنْ کَثِیرٍ مَلُول» کار اندک ولی مستمر بهتر از کار زیاد ولی بدون دوام است. این مداومت داشتن و نظم داشتن کار خیلی مهم است. و وقتی این طور مداوم شد و منظم همه خودشان را با آن تنظیم می کنند و دیگر بیرون نمی آیند، اما اگر به هم ریخت، می بینید که دیگر نمی آیند. یک جلسه می آیند و جلسه دیگر نه. مربی محور؛ تشکیلات،زمینه ساز ظهور @morabi_masjed
هدایت شده از 
سه نکته مهم تشکیلاتی ➕بازخورد لحظه ای مسلما در هر کار تشکیلاتی به اقتضاء افراد و سلایق آنها،‌ اختلافاتی پدید می آید. هر چقدر این اختلافات بیشتر شود، کدورت هایی در آنها نقش می بندد. هنر رهبر تشکیلات این است که نگذارد این کدورت‌ها به کینه های درونی تبدیل شود. راه حل آن هم در بازخورد کوتاه مدت یا لحظه ای است. به این معنا که هر موقع احساس کرد که اختلاف و تنش بین دو نفر بالاگرفت بعد از جلسه به صورت انفرادی یا داخل جلسه شفاف سازی کند که منظور اصلی این نیست که ما دشمن هم دیگر هستیم و به نحوی سوء تفاهم ها را از بین ببرد. این کار به مثابه پاک کردن غبار روی شیشه عینک است که اگر سریع برطرف شد عینک شفاف می شود ولی اگر بیشتر و بیشتر شد ممکن است غبارها رسوب کند و شفافیت آن را از بین ببرد. مطلب دیگری که در این زمینه ممکن است بوجود آید این است که عده ای از بیرون از تشکیلات شایعه هایی بوجود آورند. در این شرایط باید به محض مطرح شدن چنین شایعه هایی آن را در تشکیلات مطرح کنید و شفاف سازی نمایید. چرا که انبار شدن این چنین شایعه هایی به عوض شدن نگرش افراد تشکیلات حتی آنهایی که در حلقه اول هستند،‌ منجر می شود. ➕بازخورد بلند مدت هر حرکت تشکیلاتی پس از مدتی احتمال حرکت در مسیری غیر از مسیر اصلی که برای خودش تعریف کرده است، را دارد. لذا نیازمند جلساتی است که هر مثلا دو ماه یا سه ماه یکبار برگزار شود و در آن مروری بر حرکت تشکیلات از ابتدا تا اینجا و نگاهی راهبردی به کارهای انجام شده و کارهایی که در آینده قرار است انجام بشود،‌ صورت گیرد. از جمله ثمرات چنین جلساتی این است که به صورت مستمر افراد تشکیلات را از حالت رخوت نجات می دهد و به نوعی انرژی مضاعفی برای ادامه کار پیدا می کنند. ➕تولید محصول اگر خروجی یا محصول خاصی از فعالیت های خود در نظر داشته باشید تلاش در جهت رسیدن به اهداف برایتان ملموس تر خواهد بود. برای همین هر برنامه ای برگزار می کنید روی این قسمت خیلی تأکید کنید. کف این یک گزارش تجربه نگارانه است. مثلا اگر جلساتی سلسله ای است می توان یک کتاب یا جزوه به عنوان خروجی از آن در آورد. لذا در هر کاری هرچند به نظر کوچک باشد باید روی محصول آن فکر شود. وقتی هدف من ملموس باشد، می دانم در چه جهتی باید تلاش کنم ولی وقتی هدف خیلی کلی و پرت شد، گم می شوم. مربی محور، نونگاهی اصیل به فرهنگ و تربیت دینی @morabi_masjed
روحیه تشکیلاتی ما اکثرا در فعالیتی مثل مجموعه های تربیتی، مدرسه، موسسه و یا یک هیئت و گروه مذهبی به کار جمعی مشغولیم؛ اما قواعد و رفتارهای متناسب آن را شاید نمی شناسیم!! در نتیجه نیروهایمان صرف 🔸خنثی کردن یکدیگر، 🔸غیبت و 🔸آزار هم و... صرف می شود و در نهایت حرکت رو به جلویمان بسیار کند است. 🍁اگر پذیرفته ایم در جمعی کار کنیم؛ نباید قوانین و ارزشهای مجموعه را نادیده بگیریم و کاری که خودمان دوست می داریم و درست می دانیم را انجام دهیم. این تک روی در کار جمعی یعنی نابودی کار جمعی. شرط اول کار جمعی پذیرش مافوق و مجموعه است. اگر از این روحیات نداریم کار جمعی نکنیم چرا که می رنجیم و می رنجانیم. ☄در عوض رمز تشکلهای مخالف همین تبعیت سازمانی و همراهی حداکثری است. مربی محور، نونگاهی اصیل به فرهنگ و تربیت دینی @morabi_masjed
چرا باید تشکیلاتی باشیم؟ 🔸تشکیلاتی بودن یک ابزار است برای رسیدن به و حال این ابزار برای پیشبرد سیر تکاملی هدف ، نیازمند یک عامل یا عوامل انسانی است عامل یا عوامل انسانی همان ما هستیم که در یک مجموعه چند نفره در (مسجد) یا چند صد نفره (بسیج محلات) یا سایر مجموعه های فرهنگی و انقلابی ، برای میل و رسیدن به اهداف دور هم جمع شده تا فعالیت تشکیلاتی را با محوریت یک رهبر یا راهبر انجام دهیم. 🔸 در پله اول می بایست این عامل انسانی خود به درجه ای از خودسازی فردی رسیده باشد تا بتواند از ابزار تشکیلات برای رسیدن به اهداف استفاده کند. این را در نگاهی دیگر می توان خودشناسی نیز تعبیر کرد ، اینکه من بدانم خود وجودی ام در محیط پیرامونم به دنبال چه چیزی ست. لیکن این مرحله را می توان مرحله اول دغدغه مند ساختن تعریف کرد . برای مثال یک شخص مسلمان فکر میکند که در محیط زندگی خود با چه مواردی از رذایل اخلاقی روبرو ست ، همین تفکر و یافتن مشکلات و ناهنجاری ها نشان دهنده دغدغه‌ این شخص برای اصلاح جامعه است. و حال این شخص یا اشخاص دارای ، به صورت ، می بایست از ابزار تشکیلات استفاده کننده تا فعالیت هایشان دارای نتایج مثبت و اثری دائم برای جامعه باشد 🔸 عامل انسانی که در مرحله اول دغدغه مندی ست ، قبل از شروع کار بایستی خود را بسازد زیرا قدم اول در سازندگی ، ساختن خود است اگر انسان خود را نساخته باشد در ساختن دیگران موفق نمی شود ، ما باید و باید در مرحله اول به انچه که می گوییم رسیده باشیم ، مانند پیامبران اللهی که اول خود را ساخته بودند و بعد شروع به سازندگی دیگران می کردند. اگر پیامبر می گوید امین باشید اول خودش امین است و یا اگر می گوید صادق باشید اول خودش صادق است ، البته رهبران فعالیت های تشکیلاتی بایستی بیشتر به این نکته توجه کنند. حال اگر ما به مساله خودسازی توجه نداشته باشیم کارمان فایده لازم را نخواهد داشت چه بسا انرژی و وقت چندین ساله یک مجموعه برای رسیدن به یک هدف ارزشمند صرف شود ولی قدمی به سمت هدف تعریف شده برداشته نشود. این مطلب نه اینکه مختص به مسائل مذهبی باشد ، نه ، در هر کار گروهی و تشکیلاتی عامل انسانی بایستی این مرحله را طی کند یعنی باید خود را برای کار آماده کند ، یعنی عوامل موثر در رسیدن به هدف را در خود ایجاد کند. شرح هدف در کار تشیکلاتی سرفصلی است جداگانه ، که در پست های بعدی توضیح داده خواهد شد. مربی محور ،نونگاهی اصیل به فرهنگ و تربیت دینی http://eitaa.com/joinchat/1945370624Cb6236abeaf
روحیه تشکیلاتی ما اکثرا در فعالیتی مثل مجموعه های تربیتی، مدرسه، موسسه و یا یک هیئت و گروه مذهبی به کار جمعی مشغولیم؛ اما قواعد و رفتارهای متناسب آن را شاید نمی شناسیم!! در نتیجه نیروهایمان صرف 🔸خنثی کردن یکدیگر، 🔸غیبت و 🔸آزار هم و... صرف می شود و در نهایت حرکت رو به جلویمان بسیار کند است. 🍁اگر پذیرفته ایم در جمعی کار کنیم؛ نباید قوانین و ارزشهای مجموعه را نادیده بگیریم و کاری که خودمان دوست می داریم و درست می دانیم را انجام دهیم. این تک روی در کار جمعی یعنی نابودی کار جمعی. شرط اول کار جمعی پذیرش مافوق و مجموعه است. اگر از این روحیات نداریم کار جمعی نکنیم چرا که می رنجیم و می رنجانیم. ☄در عوض رمز تشکلهای مخالف همین تبعیت سازمانی و همراهی حداکثری است. مربی محور، نونگاهی اصیل به فرهنگ و تربیت دینی http://eitaa.com/joinchat/1945370624Cb6236abeaf
چند برای یک مسئول تشکل(گروه): 📌 با باشد : یک وظیفه ی رهبر تشکل(یا مربی) ، این است که علاوه بر بودن در مسایل اخلاقی ، در وجود خود ، یک خود وجودی بیدار ایجاد کند تا نسبت به خود و رسیدگی نسبت به خود، در طول مدت مدیریت تشکل یا گروه ، به خود هشدار دهد. خلاصه تر می توان گفت که ، بایستی رفتار عملی خود را رسیدگی کند تا مبادا دچار گردد. 📌 خود را نسبت به سطح اعضا تشکل یا گروه مسئول بداند. نباید اعضا گروه از نظر سطح و به حال خود رها شوند. 📌 نسبت به نوع رابطه خود با اعضا یا رابطه بین اعضا بی تفاوت نباشد. همیشه تنظیم کننده سیاست ها و جنس رابطه ها در مجموعه خود باشد و برای داشتن یک مجموعه در تشکل و مجموعه ، تمام تلاش خود را انجام دهد. 📌 را تعطیل یا کمرنگ کند: از جمله آفت های موجود در گروه ها و تشکل های مذهبی ، انجام امور با ابزار رفاقت است . البته این ابزار شاید در ابتدای راه پاسخگو و حلال مشکلات باشد اما با ایجاد ساختار و ضوابط اجرایی در مجموعه ، بایستی کمرنگ تر شود . رهبر گروه در صورت تکیه بر این ابزار بایستی منتظر های آن باشد ، از جمله بی انگیزه شده سایر اعضا ، ایجاد ساختاری در مجموعه ، فراموش شدن اهداف تشکل ، شخص محور شدن مجموعه ، طرفداری و و... لذا اگر به ناچار یک رهبر گروه در آغاز راه از این ابزار استفاده می کند ، بایستی به تدریج با تعریف و ، از این ابزار کمتر استفاده نماید. مربی محور ،نونگاهی اصیل به فرهنگ و تربیت دینی http://eitaa.com/joinchat/1945370624Cb6236abeaf
بنای تشکیلات ۱ حلقه اول تشکیلات یک تشکیلات جدید،‌ با فرایند شروع میشود. صحبت با همفکر ترین افراد و وقت گذاشتن برای توجیه تک تک آنها سخت رین مرحله شکل گیری یک تشکیلات است. چرا که اگر به اندازه تعداد انگشتان یک دست آدم تشکیلاتی در حلقه اول جذب شوند می توان امید به فراگیر شدن این تشکیلات را داشت به شرط اینکه کاملا توجیه شده باشند و به مبانی و فلسفه شکل گیری تشکیلات ایمان داشته باشند. پس منظور از بوجود آوردن حلقه اول تشکیلات آن هسته مرکزی است که می خواهند تشکیلاتی را شکل بدهند. در اینجا بهترین نوع ارتباط چهره به چهره و به صورت انفرادی است. حتی داشتن جلسات توجیهی اولیه که بعضا ساعات زیادی به طول می انجامد در این قسمت ضروری است. 👈به طور کل تلاش برای شکل دهی حلقه اولیه نوعی سرمایه گذاری است که هرچقدر هم وقت و انرژی بیشتری برای آن صرف شود،‌ چیزی از دست نرفته است. برقراری رفاقت، حل اختلافات،‌ رفت و آمد به خانه یکدیگر، مهمان کردن یکدیگر(مثل خرید شیرینی)، کمک های درسی به هم دیگر،‌ ارتباط ایمیلی یا پیامکی و… کارهایی است که در شکل دهی ارتباط اولیه در حلقه اول تشکیلات بسیار مؤثر است و به نظر وظیفه اصلی رهبر تشکیلات شناسایی صحیح این حلقه و بوجود آوردن هماهنگی بین آنهاست چرا که ادامه کارهای تشکیلات را می توانند این افراد به سرانجام برسانند. برای همین یکی از وظایف اصلی مدیر،‌ هماهنگی و یکپارچه سازی است. مربی محور ،نونگاهی اصیل به فرهنگ و تربیت دینی http://eitaa.com/joinchat/1945370624Cb6236abeaf
بنای تشکیلات ۲ حلقه دوم و سوم تشکیلات در فرایند شناسایی افراد برای جذب به عنوان افراد کلیدی برخی هستند که قول اولیه می دهند ولی پایه کار نمی آیند. برخی هستند که دوست دارند بیایند اما فرصت نمی کنند. برخی دیگر دوست دارند از دور صرفا عضوی عادی از تشکیلات باشند. و همین طور می توان افراد را دسته بندی کرد. پس از شکل دهی حلقه اول تشکیلات،‌ حلقه دوم و سوم و… شکل میگیرد. تعریف این حلقه ها هم کاملا بستگی به نظر خود افراد دارد. مثلا حلقه دوم کسانی است که دوست دارند پایه کار بیایند و آدم های قوی هم هستند ولی سرشان در جاهای دیگر شلوغ است و وقت نمی کنند که به این تشکیلات بیایند یا در حرف خیلی جدی و محکم حرف می زنند که من پایه کار هستم و خیلی حضور در تشکیلات مهم است ولی وقت موعود،‌ غیبت خودشان را توجیه می کنند. این افراد اگر بیایند خوب است ولی وقت زیاد گذاشتن برای توجیه اینها پشیمانی به بار خواهد آورد. حلقه سوم هم می توان اعضای عادی تشکیلات را دانست که در جلسات عمومی می آیند و از خروجی های تشکیلات استفاده می کنند ولی مسئولیتی قبول نمی کنند و پای کار نمی آیند. این افراد را می توان در حلقه سوم جای داد و به همین صورت تشکیلات بخشبندی کرد. خوبی این بخش بندی این است که رأس تشکیلات براین اساس متوجه می شود که برای چه کسانی، چه مقدار وقت بگذارد. و وقت گذاشتن برای جذب چه کسانی حکم هدر رفتن وقت را دارد. هر چقدر از حلقه اول به دوم و از دوم به سوم می رویم میزان پایه کار بودن و ایمان افراد به تشکیلات کمتر می شود ولی کمیت آنها بیشتر می شود. مثلا در حلقه اول ممکن است 5 نفر باشند ولی در حلقه سوم200 نفر. نباید اصرار داشت که دائم کمیت حلقه اول را زیاد کرد. چرا که حلقه اول کاملا کیفی است و توجیه کامل باید صورت بگیرد. مربی محور ،نونگاهی اصیل به فرهنگ و تربیت دینی http://eitaa.com/joinchat/1945370624Cb6236abeaf