بنای تشکیلات ۲ حلقه دوم و سوم تشکیلات در فرایند شناسایی افراد برای جذب به عنوان افراد کلیدی برخی هستند که قول اولیه می دهند ولی پایه کار نمی آیند. برخی هستند که دوست دارند بیایند اما فرصت نمی کنند. برخی دیگر دوست دارند از دور صرفا عضوی عادی از تشکیلات باشند. و همین طور می توان افراد را دسته بندی کرد. پس از شکل دهی حلقه اول تشکیلات،‌ حلقه دوم و سوم و… شکل میگیرد. تعریف این حلقه ها هم کاملا بستگی به نظر خود افراد دارد. مثلا حلقه دوم کسانی است که دوست دارند پایه کار بیایند و آدم های قوی هم هستند ولی سرشان در جاهای دیگر شلوغ است و وقت نمی کنند که به این تشکیلات بیایند یا در حرف خیلی جدی و محکم حرف می زنند که من پایه کار هستم و خیلی حضور در تشکیلات مهم است ولی وقت موعود،‌ غیبت خودشان را توجیه می کنند. این افراد اگر بیایند خوب است ولی وقت زیاد گذاشتن برای توجیه اینها پشیمانی به بار خواهد آورد. حلقه سوم هم می توان اعضای عادی تشکیلات را دانست که در جلسات عمومی می آیند و از خروجی های تشکیلات استفاده می کنند ولی مسئولیتی قبول نمی کنند و پای کار نمی آیند. این افراد را می توان در حلقه سوم جای داد و به همین صورت تشکیلات بخشبندی کرد. خوبی این بخش بندی این است که رأس تشکیلات براین اساس متوجه می شود که برای چه کسانی، چه مقدار وقت بگذارد. و وقت گذاشتن برای جذب چه کسانی حکم هدر رفتن وقت را دارد. هر چقدر از حلقه اول به دوم و از دوم به سوم می رویم میزان پایه کار بودن و ایمان افراد به تشکیلات کمتر می شود ولی کمیت آنها بیشتر می شود. مثلا در حلقه اول ممکن است 5 نفر باشند ولی در حلقه سوم200 نفر. نباید اصرار داشت که دائم کمیت حلقه اول را زیاد کرد. چرا که حلقه اول کاملا کیفی است و توجیه کامل باید صورت بگیرد. مربی محور ،نونگاهی اصیل به فرهنگ و تربیت دینی http://eitaa.com/joinchat/1945370624Cb6236abeaf