هرچی فاصله میگیریم از وطن
داره بیشتر میشه دلشوره ی من
میگن اسم این زمینو کربلاست
جون زینبت بیا خیمه نزن
مثل من دلشوره داره این حرم
حق بده که از کنارِ تو نرم
دیدی من خیره شدم به حنجرت
که تو هم خیره شدی به معجرم
از نگاه تو دیگه فهمیدم
جای مادرت داداش گلوتو بوسیدم
قتلگاهت رو روبروم دیدم
جای مادرت داداش گلوتو بوسیدم
... ای حسین جانم ، ای حسین جانم ...
... ای حسین جانم ، حسین جانم حسین جانم ...
لبِ تو گرم مناجات خداست
چشم خیست نگرون خیمه هاست
خیمه ی ربابو دورتر میزنی
میبینی حرمله روبروی ماست
به خدا که منو میکُشه همین
زده واسه علی اصغرت کمین
خودشو رسونده زودتر از همه
با خودش سه شعبه آورده ببین
اضطرابم از ترس اون روزه
روی سینت حرمله طفلتو میدوزه
دلم آتیشه ، داره میسوزه
روی سینت حرمله طفلتو میدوزه
... ای حسین جانم ، ای حسین جانم ...
... ای حسین جانم ، حسین جانم حسین جانم ...
نذار تعبیر بشه اینجا خواب من
خاکی باشه چادرِ حجاب من
حالا که دست اباالفضله ولی
دست شمر میفته این رکاب من
تو میری میشکنن حُرمت منو
میشه آوارگی قسمت منو
بیا برگردیم حسین اینجا نمون
تا کسی ندیده قامت منو
غم دنیا شد روو سرم آوار
تو نباشی خواهرت رو میبرن بازار
من کجا داداش وسط انظار
تو نباشی خواهرت رو میبرن بازار
... ای حسین جانم ، ای حسین جانم ...
... ای حسین جانم ، حسین جانم حسین جانم ...
شاعر :
#محمدامین_حق_پناه
#حضرت_زینب
#ورود_کاروان_کربلا
#زمینه
🆔
@javadieh
🌐
Javadieh.blog.ir