از چه بی من می روی ای جان جان بی من مرو با من از رفتن مگو پیشم بمان بی من مرو نیمه ای از جان من مانده ست ای جان گر روی می رود از تن مرا این نیمه جان بی من مرو سرو بستان ولایت حامی شاه ولا ای کمان قامت بمان از بوستان بی من مرو دائما آیینه ی روی علی بودی که او بیند الطاف الهی را در آن بی من مرو راه تو راه علی بود و کلامت یا علی همسر و همراه و همدل، همزبان بی من مرو با پر و بال شکسته گو چه سان باور کنم مرغ جانم می پرد زین آشیان بی من مرو ای نشان آفرینش علت خلق جهان بی نشان ماند مزارت زین جهان بی من مرو نازنینا، مهربانا بهر فرزندان بمان یا بمان جان علی یا مهربان بی من مرو سوز اشعار جواد از غم روایت می کند از غمت سوزد دلم ای جان جان بی من مرو @javadkarimzadeh