امشب به عالم رزق بی حد و حساب است امشب شب میلاد فرزند رباب است امشب به بستان ولا یک غنچه وا شد عالم ز عطر جانفزا یش با صفا شد امشب تمام عرش را آذین نمودند در مدحت او عرشیان یکدم سرودند اهل سما بر مقدمش اختر بریزند اهل زمین هم عود در مجمر بریزند جبریل با خیل ملائک نغمه سر داد حق بر حسین از مهر فرزندی دگر داد آمد به دنیا آنکه نورش منجلی شد نامش علی ابن حسین ابن علی شد آمد کنار مهر سوم ماه باشد سوم علی از نسل ثارالله باشد او آمده بیند ز شوقش کربلا را آمد بنوشد باده ی قالو بلی را رزمنده ی شش‌ماهه ی میدان عشق است او سربدار کوفه و شام و دمشق است کی و کجا او تشنه ی آب فرات است او چون شهیدان تشنه ی آب حیات است گهواره جنبانش دمادم جبرئیل است او ساقی نهر شراب سلسبیل است او مادری دارد نجیب و با اصالت می گفت علیِ اصغرم شیرم حلالت برخیز علی جان بار دیگر دلبری کن بر خیز و در میدان پدر را یاوری کن با خون خود کن نخل دین را آبیاری جانم بگو از حرمله ترسی نداری حلق علی آماده ی تیر عدو شد هر چند با تیر سه شعبه پشت و رو شد آمد که آموزد به ما راه سعادت در روز میلادش ره و رسم شهادت تا صبح محشر میکند او دلربایی با دستهای کوچکش مشگل گشایی عالم ز یاس او پر از عطر گلاب است امشب به عالم رزق بی حد و حساب است