برای ثبت در تاریخ! این روزها، نوانمایی[کلیپی] در فضای مجازی منتشر شده که در آن بانویی به زبان انگلیسی و به زیبایی، متن منظومی را در باره‌ی ملت مظلوم فلسطین و جنایت‌های بی‌شرمانه‌ی غاصبان ستم‌پیشه و اشغال‌گران بی‌وجدان قدس شریف،در غزه، ارایه کرده است.( برگرفته از@Bisimchimedia ) هرچند که این نوانما دارای زیرنویسی به زبان فارسی محاوره‌ای است اما از آن‌جا که خوانش آن به گونه‌ای مستقل بهتر و بیش‌تر می‌تواند مورد تأمل و تفکر قرار بگیرد، من آن را از نوانمای جالب یادشده استخراج کرده و با اندکی ویرایش در این‌جا می‌آورم: زمان در حال گذر است و جهان نظاره‌گری بیش نیست تصاویر[ هرلحظه] دل‌خراش‌تر وصداها در گلو‌ها خفه می‌شوند متأسفانه بچه‌ها[ی بی‌گناه] تکّه‌تکّه می‌شوند! [ اما گویا] کسی خواستار آتش‌بسی نیست آدم‌ها زنده، زنده می‌سوزند [انگار] شانسی برای زنده بودن، وجود ندارد مادران، از درد [ رنج می‌برند] و فریاد می‌کشند مغز کودکان[مظلوم] بر اثر انفجار بمب‌ها متلاشی [ وگروهی از آنان] در رحم‌های مادران‌شان کشته می‌شوند و به گورستان برده می‌شوند! رؤیاها[همه] نابود می‌شوند و آرزوها به باد می‌روند! [ همه‌گان، به ویژه کودکان] از شدت شوک می‌لرزند مرگ‌ها بی توقف شده‌اند! [دشمنان،اما] هم‌چنان بر هدف‌های [پلید] شان پای می‌افشرند آیا نوزادان و کودکان، تروریست هستند؟ ترس در چشمان کودکان[ معصوم] دیده می‌شود از آسمان[ فقط] بمب می‌بارد و مادران فراخوانده‌می‌شوند همان زنانی که بچه‌های‌شان به وسیله‌ی بمب ، قطعه قطعه شده‌اند هنوز هم می‌گویید که ما، تروریسم هستیم؟! بییایید و آسمان غزه را بنگرید شما را به چالش فرا‌ می‌خوانیم: بیایید ببینیم چه اندازه تاب می‌آورید در شدت پرخوری و سیری! نان‌های‌تان دیگر مشتری ندارند؟ [ببینید] ما نیز قبری برای[ دفن] شهیدان‌مان نداریم نه برق داریم و نه از آب برخورداریم تنها چیزی که در این‌جا داریم [ نظاره‌ی] کشتار وحشیانه‌ی مردم است و تکه‌های بدن‌هایی که معلوم نیست مال چه کسانی‌ست! انبوه بدن‌های ناقص عضو شده و بوی مرگ [ همه‌جا را فراگرفته است] هیچ فرصتی برای نفس کشیدن نیست هیچ وقتی برای عزاداری و حتی اندیشیدن نداریم هر ثانیه شاهد حمله[های تازه‌تری] هستیم آه! بیماران و بیمارستان‌ها مورد حمله قرار می‌گیرند دشمنان با این کارها می‌خواهند ما را تسلیم شده ببینند اما[ در حقیقت] با همین عقل اندک‌شان می‎دانند که حتی هر جنینی در این سرزمین، در فلسطین به دنیا آمده اهل مقاومت است و البته که حق دارد در سرزمین خویش بمانَد سرسختی و ایستاده‌گی در دل ما ریشه کرده و جزو زنده‌گانی ما شده است ما هرگز سرزمین خویش را ترک نمی‌کنیم [ و به آرمان‌های‌مان نیز پشت نمی‌کنیم] چرا این چیزها را نمی‌فهمند؟ آن‌ها، حتی از وجود نوزادان ما، می‌هراسند! و از زنان و کودکان ما، می‌ترسند تنها بزدلان هستند که از دور، آدم می‌کشند و از آشکار شدن حقیقت مترسند [ و می‌گریزند!] بگذار با پک و پوز دیپلماتیک‌شان برای نشر دروغ‌ها هزینه کنند! فهمیدن حقیقت اما هزینه‌ای نمی‌خواهد می‌توانید با چشمان‌تان حقیقت را ببینید نظریه‌های آخر‌الزمانی و اخبار و داستان‌های ما را تنها برای افزایش بازدیدهای‌شان روایت می‌کنند نه برای دیده و شنیده شدن آن‌ها به وسیله‌ی مردمان! رسانه‌ها همه [ به شدت] تحت کنترل هستند و با اعمال سلیقه، بیش‌تر خبرهای آن‌ها ساخته‌گی است تصاویر را با استفاده از هوش مصنوعی پدید می‌آورند [آری] احترام و شأن ما [همواره] نادیده گرفته می‌شود چون فقط می‌خواهیم جهانیان [ واقعیت‌ها را] ببینند و چشمان خویش را به روی حقیقت باز کنند هنوز هم جهان این فاجعه را انکار می‌کند! [ در حالی که] حقیقت مثل روز، روشن است [ به راستی که] انسانیت از میان اینان رخت بربسته [ و گریخته است!] آنان از روی صندلی‌های گرم و نرم‌شان توییت می‌زنند: به جهنم که مردم غزه کشته می‌شوند [وه که چه اندازه] سنگ‌دل و نا بینا یند! [ بی‌گمان] آنان را شست‌و‌شوی مغزی داده‌اند! [واقعا] چه کسی یا چه کسانی این تصمیم‌ها را می‌گیرند؟ کشته‌شدن چه کسی قابل توجیه است؟ چه کسی انتخاب‌گر است؟ این‌گونه پرسش‌ها، حالم را دگرگون می‌کند! انگار یک قرن به عقب برگشته‌ایم هولوکاست، برده‌داری و برتری سفیدپوستان... حتی حیوانات هم این‌قدر بی‌رحم نیستند [و دیگران را] تمسخر نمی‌کنند از دردها و رنج‌های ما فیلم ‌های طنز‌آمیز می‌سازند! این کار، کاملا با انسانیت در تضاد است! [ البته] ملت‌ها بیدار شده‌اند و بدون ترس و واهمه، حرف‌های‌شان را بازگو می‌کنند بروید حساب‌های [ اینترنتی ] ما را مسدود کنید ما که می‌دانیم از تعدادمان خبر دارید هم از این‌روست که برای‌تان تهدید به شمار می‌آییم و به همین راحتی به دردسرتان می‌اندازیم مسدود کردن حرف ن [ نسل‌کشی] در شبکه‌های مجازی به معنای این است که می‌دانید دست‌های‌تان به خون بی‌گناهان آغشته است