«داﺳﺘﺎن غلام ﺗﺸﻨﻪ ﺷﻨﺎس» برده ای را برای فروش به بازار برده فروشان می برند. ﻣﺮدی ﺛﺮوﺗﻤﻨﺪ و داﻧﺎ وقتی برده را می بیند، متوجه می شود که آن برده ویژگی های منحصر به فردی دارد و او را ﺑﻪ ﻗﯿﻤﺖ ﺧﯿﻠﻲ ﺑﺎﻻ می ﺧﺮد. دوستانش می گویند: ﺗﻮ ﺑﺮای چه ﺑﺮای اﯾﻦ ﺑﺮدﻩ اﯾﻨﻘﺪر ﭘﻮل دادی؟ ﻣﺮد برای اینکه درسی به دوستان تنبلش بدهد می گوید: او مهارتی دارد که می تواند بفهمد چه کسی ﺗﺸﻨﻪ است. دوستانش ﺗﻌﺠﺐ می کنند و می گویند: یعنی چه؟ ﻣﺮد ﺛﺮوﺗﻤﻨﺪ می گوید: ﯾﻌﻨﻲ او ﻫﺮ کسی را ﻛﻪ واﻗﻌﺎ ﺗﺸﻨﻪ ﺑﺎشد می ﺗﻮاند ﺗﺸﺨﯿﺺ ﺑﺪهد. دوستانش از او می ﺧﻮاهند ﻛﻪ اﯾﻦ را نشانشان ﺑﺪهد. ﻣﺮد یک مهماﻧﻲ ﻣﺠﻠﻞ در ﺑﺎﻏﺶ می ﮔﯿﺮد و به آﺷﭙﺰ می گوید ﻏﺬای ﺷﻮری درﺳﺖ کند و ﻫﯿﭻ آﺑﻲ ﻫﻢ ﺳﺮ ﺳﻔﺮﻩ ﻧﮕﺬارد! با برده هم هماهنگ می کند و ﺑﻪ او ﻫﻢ می گوید ﻛﻪ ﻛﻨﺎر ﺳﻔﺮﻩ ﺑﺎیستد! مهمان ها ﻏﺬا می ﺧﻮرند و ﺗﺸﻨﻪ می شوند. آن ها ﺑﻪ ﻣﺮد ﺛﺮوﺗﻤﻨﺪ می گویند: ﻣﮕر ﻧﮕﻔﺘﻲ اﯾﻦ ﺑﺮدﻩ ﺗﺸﻨﻪ ﺷﻨﺎس است ﭘﺲ ﭼﺮا ﺑﺎ وﺟﻮد اﯾﻨﻜﻪ ﻣﺎ اﯾﻨﻘﺪر ﺗﺸﻨﻪ هستیم او ﺗﺸﻨﮕﻲ ﻣﺎ را ﺗﺸﺨﯿﺺ نمی دهد و ﺑﺮایمان آب نمی آورد؟ ﻣﺮد ﺛﺮوﺗﻤﻨﺪ از ﺑﺮدﻩ می ﭘﺮسد: اﯾﻨﻬﺎ ﺗﺸﻨﻪ هستند؟! ﺑﺮدﻩ ﺗﺸﻨﻪ ﺷﻨﺎس می گوید: ﻧﻪ! ﺗﺸﻨﻪ نیستند! ﻣﺪتی می ﮔﺬرد و دوﺑﺎرﻩ مهمان ها ﻛﻪ طاقتشان از ﺗﺸﻨﮕﻲ ﻃﺎق شده بود ﺑﻪ ﺑﺮدﻩ می گویند: ﻣﺎ آب می ﺧﻮاهیم! ﺑﺮو آب ﺑﯿﺎور. ﺑﺮدﻩ ﺑﻪ ارﺑﺎﺑﺶ می گوید: ﻧﻪ! اﯾﻨﻬﺎ راست نمی گویند ﻛﻪ ﺗﺸﻨﻪ هستند! اﯾﻨﻬﺎ ﺗﺸﻨﻪ نیستند. ﭼﻨﺪ ﺑﺎر اﯾﻦ ﺧﻮاﺳﺘﻪ از ﻃﺮف مهمان ها ﺗﻜﺮار می شود و ﻫﺮ ﺑﺎر ﺑﺮدﻩ از آوردن آب ﺧﻮدداری می کند. ﺑﺎﻻﺧﺮﻩ ﯾﻜﻲ از مهمان ها ﻛﻪ دیگر ﻃﺎﻗﺖ تشنگی را ﻧﺪاﺷﺘﻪ ﺑﻪ ﺳﻤﺖ ﺷﯿﺮ آب ﻛﻨﺎر ﺣﻮض ﺣﯿﺎط می دود و دهانش را می ﮔﺬارﻩ ﻟﺐ ﺷﯿﺮ آب و یک دلِ ﺳﯿﺮ آب می ﺧﻮرد! ﺑﺮدﻩ ﺗﺸﻨﻪ ﺷﻨﺎس ﺟﻠﻮ می رود و ﺑﻪ ارﺑﺎﺑﺶ می گوید: ﺣﺎﻻ مشخص شد که ایشان تشنه بود. ✅ پیام استاد جوانمردزاده: 👈 زمانی که تشنه واقعی موفقیت باشید به موفقیت می رسید. 👈 کسی که موفقیت می خواهد به آن فکر می کند و برای رسیدن به آن برنامه ریزی می کند و برای دست یابی به آن تلاش می کند و هزینه آن را می پردازد. 🌺🌻🌹🍀🌷🌸💐 «انتشار با ذکر منبع» به جوان موفق بپیوندید: 👇👇👇👇 ID: @javanemovafaghCOM Site: javanemovafagh.COM