💠
#خاکریز_خاطره 💠
#شهید_غلامرضا_قربانےمطلق
*چهره دیپلمات*
پس از پاکسازی جاده پاوه و استقرار در شهر غلامرضا به عنوان فرمانده سپاه معرفی شد و برادر احمد، فرماندهی عملیات را بر عهده گرفت. بر خلاف برادر احمد که اقتدار و سخت گیری اش معروف بود، غلامرضا به شوخ طبعی و ملایمت شهرت داشت. به راحتی با هر کس می جوشید و محبتش خیلی زود به دل می نشست. تنها کسی که به راحتی جرات می کرد با برادر احمد شوخی کند، همو بود و من متعجب بودم که با این اخلاق و روحیات، چگونه با برادر احمد چنین رفیق و همدم شده است؟ به خصوص که سیگار هم می کشید، حال آنکه برادر احمد از سیگار تنفر عجیبی داشت. البته گه گاهی بر سر مسائلی دعوا می کردند، اما خیلی زود دوباره با هم کنار می آمدند .
غلامرضا زبان فصیح و شیوایی داشت، زمانی که احتیاج به سخنرانی، مذاکره، بحث و یا از این قبیل کارها بود، برادر احمد او را می فرستاد. هر وقت از غلامرضا علت این امر را می پرسیدم، بلند می خندید و می گفت:
"من چهره دیپلمات برادر احمد هستم."
ادامه دارد...
╭═━⊰*💠*⊱━═╮
🆔️
@javid_neshan
╰═━⊰*💠*⊱━═╯