🔻
روایتِ انقلابی نسبت به فضای مجازی
🖋 مهدی جمشیدی
۱. مسألۀ ما، "فضای مجازیِ بیگانه" است، نه خودِ "فضای مجازی". البتّه دغدغۀ "استقلالِ ملّی"، فقط یکی از دلایل ماست و چندین دلیل دیگر نیز وجود دارد.
۲. مسألۀ ما، "فضای مجازیِ رهاشده" شد، نه "فضای مجازیِ آزاد". پس ما بهسوی "اختناق و انسداد" حرکت نمیکنیم.
۳. کشورهای دیگر نیز چنین کردهاند و ما "منحصربهفرد" نیستیم. این انتخاب، ایدئولوژیک نیست، بلکه عقلِ وطنی و هویّتی به آن حکم میکند.
۴. "کودکان و نوجوانان"، مظلومترین قربانیان رهاشدگیِ فضای مجازی هستند.
۵. باید به دنبال "مهاجرت داوطلبانه و خودجوش مردم به رسانههای اجتماعیِ ایرانی" بود. باید از سرزمین بیگانه، کوچ کنیم تا بیش از این، نان حضور ما را نخورند. همین که "آنجا" نباشیم و "اینجا" باشیم، قافیه را خواهند باخت.
۶. روایتهای "رسانههای غیرانقلابی"، برآیند نظر "مردم" نیست و عموم مردم با آنها همسو و همداستان نیستند. آنها "مردمِ دلخواه خویش" را ساختهاند.
۷. باید در مواجهه با مخاطب خاکستری، بهجای تأکید بر "امر ولیّفقیه" نسبت به فضای مجازی، "دلایل ولیّفقیه" را روشن سازیم تا کجروایتهای رسانهای، از طریق منطق و استدلال بینالاذهانی، درهمشکسته شوند. در امور اجتماعی نباید به سبک توضیحالمسائلی سخن گفت و حُکم داد و گذشت؛ چون جریان غیرانقلابی با "شبهاستدلال"، جامعه را میفریبد و یارگیری میکند. ما نیز باید "مسائل" را به همراه "دلایل" عرضه کنیم تا "اقناع"، تحقّق بپذیرد. کثرت روایتها، جامعۀ ما را از "جامعۀ حُکمی" به "جامعۀ حِکمی" تغییر داده است.
۸. نباید از دلایل "عقبنشینی مجلس" غفلت کرد؛ اینکه آنان، هم مغلوب "روایتپردازیهای دروغینِ بیرونی" شدند و هم گرفتار "تعارض منافعِ درونی". خودِ تعبیر "تعارض منافع"، کنایۀ بسیار سنگین و جدّیای است.
https://eitaa.com/sedgh_mahdijamshidi