450305794_847996861.mp3
12.19M
وقت است تا برگ سفر بر باره بندیم دل بر عبور از سد خار و خاره بندیم وادی پر از فرعونیان و قبطیان است *موسی جلودار است و نیل اندر میان است گاه سفر آمد برادر! ره دراز است پروا مکن بشتاب! همّت چاره‌ساز است باید خطر کردن، سفر کردن، رسیدن ننگ است از میدان، رمیدن، آرمیدن تنگ است ما را خانه، تنگ است ‌ای برادر! بر جای ما بیگانه، ننگ است ‌ای برادر! *فرمان رسید: این خانه از دشمن بگیرید!* *تخت و نگین از دست اهریمن بگیرید!* *یعنی کلیم، آهنگِ جان سامری کرد* *ای یاوران! باید ولی را یاوری کرد* گر صد حرامی، صد خطر در پیش داریم حکم جلودار است، سر در پیش داریم حکم جلودار است بر هامون بتازیم هامون اگر دریا شود از خون بتازیم از دشت و دریا در طلب باید گذشتن بیگاه و گاه و روز و شب باید گذشتن فرض است فرمان بردن از حکم جلودار گر تیغ بارد، گو ببارد نیست دشوار جانان من برخیز! بر جولان برانیم ز آنجا به جولان، تا خط لبنان برانیم آنجا که جولانگاه اولاد یهود است آنجا که قربانگاهِ زعتر، صور، صیداست آنجا که هر سو صد شهید خفته دارد آنجا که هر کویش غمی بنهفته دارد جانان من! اندوه لبنان کشت ما را بشکست داغ دیر یاسین پشت ما را جانان من! برخیز باید بر جبل راند حکم است باید باره تا دشت امل راند *باید به مژگان رُفت گَرد از طور سینین* *باید به سینه رَفت ز اینجا تا فلسطین* *باید به سر، زی مسجد الاقصی سفر کرد* *باید به راه دوست، تَرک جان و سر کرد* *جانان من برخیز و بشنو بانگ چاووش *آنک امام ما علم بگرفته بر دوش تکبیرزن، لبیک‌گو، بنشین به رهوار ، همپای جلودار. 🌷✊🇮🇷🇵🇸✊🌷