تروای فرهنگی پرونده ویژه روزنه پیرامون تطهیر و انتشار اباطیل روشنفکران دین ستیز/یادداشت دوم [صفحه ۲ از ۲] @rozaneebefarda 🔻🔻🔻 🔸در ادامه گزارشی از برخی فرازهای کتاب می‌آید: 🔻هدف اصلی کتاب تلاش برای و مخفی کردن یا توجیه دین‌ستیزی وی است! در صفحات ابتدایی کتاب آمده: «باری! اسلام‌ستیزی برچسب رایجی است که در بین عوام و حتی خواص، به آخوندزاده زده می‌شود.ولی حقیقت این است که آخوندزاده، برخلاف این تعبیر اغراق‌آمیز رایج، در آن معنای عریانی که مثل صادق هدایت اسلام‌ستیز بود، اسلام‌ستیز نبود. در اسلام‌ستیز نامیدن متفکری که یکی از مهم‌ترین دغدغه‌هایش(ای بسا مهم‌ترین دغدغه‌اش) بود و در نامه‌ای به کاپیتان سلطانوف خود را مسلمان پاک و شیعه خالص معرفی کرد، اندکی باید احتیاط به خرج داد.»(ص12) 🔻در جای دیگر از این کتاب نیز چنین آمده است: «من در مقاله حاضر سعی کردم تا تصویر آخوندزاده به عنوان دشمن قسم خورده‌ی اسلام را، که تا حدی توسط خود او ایجاد شده و تا حدی نیز محصول برداشت غالب از او بوده، تعدیل کنم.»(ص83) ▫️جالب این‌که رسوایی آخوندف در اسلام‌ستیزی تا بدان پایه آشکار است که حتی مروجان و مدافعان وی نیز نمی‌توانند به انکار آن بپردازند و این است که دم خروس در یکی از مقالات همین کتاب بیرون زده و علیرغم تلاش مذبوحانه کتاب برای _به اصطلاح_ تعدیل قضاوت‌ها(!!!)، خط تحریف و تطهیر در همین کتاب برملا شده و ضمن اعتراف به دین‌ستیزی آخوندف، صریحا او را به عنوان عامل فرهنگی استعمار روسیه تزاری معرفی کرده‌‌اند: «طرح عیان اندیشه‌های اسلام ستیزانه از سوی آخوندزاده، همان‌طور که گفته شد بدون تحت الحمایگی امپراطوری روسیه امکان پذیر نبود و در واقع سرسپردگی به آن امپراطوری، که چند دهه قبل در جنگی نابرابر وسعت قابل توجهی از خاک ایران در قفقاز را ضمیمه قلمرو خود کرده بود، حاشیه امنی را برای آخوندزاده فراهم کرد تا آزادانه به بپردازد، دیانتی که ضامن وحدت کشور بود (و هنوز هم هست) و لذا تضعیف آن امپراتوری روسیه را در مناسبات شبه‌استعماری‌اش با ایران طبیعتا منتفع می‌ساخت.»(ص109-110) 🔻در ادامه پروژه تطهیر آخوندف، حتی سرسپردگی به روسیه تزاری و عضویت در ارتش این کشور استعمارگر(و رسیدن به درجه سرهنگی) را نیز توجیه کرده و بین ناسیونالیست ایرانی بودن و وطن‌پرستی او و وفاداری او به روسیه، جمع می‌کند(!!!) و او را دارای هویتی می‌داند که: «به او امکان می داد تا هم خدمتگذار وفادار تزار روسیه باشد و هم یک ناسیونالیست صریح ایرانی»(ص106) ▫️علاوه بر مطالب پیشین، حجم بالایی از و مطالب مغرضانه در ، در کتاب به چشم می‌خورد. بعنوان نمونه؛ 🔻با تأکید بر پیروی آخوندف به اندیشه جدایی دین از سیاست، نوع نگاه تاریخی وی در هجمه به حضور روحانیت در سیاست را، تکرار کرده و تمامی مصائب تاریخ معاصر همچون فتح اصفهان توسط افغان‌ها و وقوع جنگ ایران و روس و... را به گردن علما انداخته و چنین می‌گوید: «آخوندزاده مطلقا معتقد به جدایی دین از سیاست بود؛ برای درک دیدگاه و مقاصد آخوندزاده در این باره، باید به وضع دین در ایران و نقش روحانیان در سیاست از دوره‌ی صفویه به این سو نگاه کرد. ایران در دوره قاجاری، از این نظر، همان ایران عصر صفوی بود، عصری که با انتشار تشیع در ایران علمای شیعه، مخصوصا به روزگار شاهان ضعیف، نقش کم مانند در سیاست یافتند؛ شاید سقوط مفتضحانه صفویان که مسئولیت بخشی از آن متوجه برخی از آن علما بود، و نیز جنگ دوم ایران و روسیه که بر اثر اعلام جهاد علما اتفاق افتاد و به شکستی ننگین انجامید و نیز مخالفت های آن عا با بعضی اصلاحات، موجب و انگیزه ی طرح لزوم جدایی دین از سیاست از سوی آخوندزاده شده باشد.»(ص60) ▫️در بخش پایانی این کتاب به دفاع از سلطنت کودتایی و استبدادی می‌پردازد: «مجلسی هم که با پیروزی نهضت مشروطه تأسیس شد در عمل تحت اختیار شریعتمداران بود، تا آن جا که در مجلس دوم، توانستند با صدور یک فتوا، رییس فراکسیون اقلیت مجلس را به طور غیرقانونی از مجلس اخراج کنند... انباشت بی‌حد و حصر قدرت در مجلس... چنان بود که توانست بی‌وقفه دولت‌های مستقر را ساقط کند، که نتیجه آن سقوط کشور به قعر هرج و مرج سیاسی بود، که تا زمان تغییر سلطنت از قاجاریه به پهلوی ادامه یافت... در ایران هم یک و متمدن و مقتدر می‌تواند بدون مشاوره با مجامع تجار ورشکسته و پایتخت، اصول و رسوم تمدن را در اطراف و اکناف مملکت جاری سازد.»(ص291-292) ▫️برای اطلاع تفصیلی پیرامون «توطئه اسلام‌زادیی در سده پیشین» و کارنامه سیاه سرهنگ آخوندف و همفکرانش، بنگرید به؛ سیدحمید روحانی، نهضت امام خمینی، ج٣، ص ۳۰_۱۹ و ص١۵۶_١۵٧؛ ج ۵ صص۴۴-۴۶. @rozaneebefarda