جنگ است؛ باور کنید اگر کسی در اثر خوردن غذاهای نامناسب دچار سوء مزاج یا زخم معده شود، تعادل معده‌اش به هم می‌خورد و با کمترین خوراک نامناسب دچار معده‌درد می‌شود. اگر کسی در اثر کثرت ورود اخبار ناگوار، نگران‌کننده و نومیدکننده دچار آسیب ذهنی شود، به اخبار تلخِ کوچک هم واکنش شدید نشان خواهد داد و به‌سرعت دچار کلافگی، نومیدی و رنجش خاطر خواهد شد. برای درمان معده، یکی از موارد حتمی، تغییر رژیم غذایی است. باید از این معده‌ی بیمار مراقبت بیش‌تری داشت؛ از هجوم اغذیه‌ی ناسالم به آن جلوگیری کرد و در عوض، با غذاهای مطبوع و گرم، به‌تدریج آن را التیام داد تا به حال عادی بازگردد. برای درمان ذهن مشوش و پریشان که زخم‌خورده از توارد اخبار مسموم است، اولین اقدام، اصلاح رژیم غذایی ذهن است. باید تا مدتی از ورود بی‌حساب اخبار سنگین و ناگوار یا ناسالم و دروغ به آن، جلو گرفت و در عوض، اخبار مطبوع و نشاط‌آور به آن وارد کرد، تا به‌تدریج، سوء هاضمه‌ی ذهن، برطرف شود و به تعادل خود بازگردد. وقتی دائماً خبر تلخ بشنوی، اگر بنیاد قوی فکری نداشته باشی که بتواند این واردات را درست هضم کند و فساد درونش را دور بیندازد، مسموم می‌شوی؛ مسمومیتِ سیاه‌بینی و . دیگر، اوضاع هرچه هم سفید باشد، تو سیاه می‌بینی؛ در واقع اصلاً سفیدی‌ها را نمی‌بینی. تقصیر تو نیست، مسموم شده‌ای. و این مسمویت باید با دو نسخه درمان شود؛ یکی کوتاه‌مدت و دوم بلندمدت. کوتاه‌مدتش را گفتم. بلندمدتش آن است که اولاً هاضمه‌ی ذهنت را قوی کنی که بتواند سخت‌ترین و درشت‌ترین اخبار را هم درست بفهمد و آسیب نبیند و نیز دروغ و راست را تمییز دهد و سم دروغ را دفع کند. برای تقویت هاضمه به مبانی فکری‌ات بپرداز و آن‌ها را بازسازی کن. ثانیاً تاریخ بخوان. بدان که چه بر این روزگار گذشته تا خبرهای سخت به‌راحتی تو را از جا نکند و هم هنر یافتن نقاط روشن را از میان آوار اخبار بد تجربه کنی. خصوصاً تاریخ صدر اسلام و تاریخ معاصر. ثالثاً ورودی‌هایت را حتی بعد از رفع بیماری حادّ ذهنی مدیریت کن. اولاً به هر سخنی گوش جان نسپار، همه راست‌گو و خیرخواه نیستند، و ای بسا خیرخواهانی که درست‌فهم نیستند. ثانیاً به‌اندازه خبر بخوان، دائماً خود را در معرض اخبار قرار نداده، نگذار بر سرت آوار شوند. رسانه را تو مدیریت کن، نه بالعکس. اگر دست اجنبی را در این فرایند ببینی، تصدیق خواهی کرد که این تصویری است از جنگی که وجود دارد. و حقیقت آن است که خرمشهرِ ذهن بسیاری از ما مدت‌هاست که سقوط کرده. سوم خردادی باید که با دست خدا دوباره فتحش کنیم. اگر ذهن ما در اشغال باشد، دست و پایمان هم در اختیار دشمن است و حتی قلب ما اگر به خیرات متمایل باشد، اشتباه خواهد کرد و فطرت الهی ما مانع از تعلقات و تصمیمات غلط ما نخواهد شد. به امید پیروزی در این نبرد. @jorenush