چرا دست از سر یزید بر نمیداریم؟ (1)
چرا شهادت حسین بن علی علیهماالسلام اهمیتی مضاعف دارد؟ کربلا و عاشورا چه خصوصیتی داشتند که از میان همهی خاطرات امت از حوادث تلخ و شیرین تاریخ اسلام، بر کشیده شدند و تلاقی آن دو، همچون پرچمی، بر بام سرای اسلام به اهتزاز درآمد؟
بخشی از پاسخ، بیگمان چنین است: صحنهای که در عاشورای 61 هجری در کربلا پدیدار شد، خالصترین نمایش تقابل حق و باطل، و نموداری روشن از ماهیت این دو جریان بود. زمان و مکانی که در یک سوی آن، حقیقت به شیواترین وجه خود جلوه کرد تا آنجا که زینب کبری- بزرگ روایتگر آن صحنه- غیر زیبایی هیچ ندید. و در سوی دیگر، پلیدی و شرارت به کریهترین گونه رخ نمایاند و باطن متعفنش را بر همه- هر آن کس که هنوز ذرهای انسان بود- آشکار کرد.
این تابلو، با چنین ویژگی، نباید غبار فراموشی بگیرد و از خاطرهها محو شود. باید همواره آن را به یاد آورد و زنده نگه داشت تا نور حق و ظلمت باطل و مرز میان آن دو دیده شود و حجت بر اهل عالم تمام گردد.
عاشورا روشنترین جلوه از تبیّن است، تبیّن رشد از غیّ. پس بهترین انتخاب برای جبههبندی و خطکشی نیز همین نقطه است؛ چرا که با آن میتوان راه را شناخت. بله، کربلا حجت را بر همه تمام کرده و از این روست که با شاخص عاشورا، «لا إِكْراهَ فِي الدِّينِ» بیش از همیشه معنی مییابد، چرا که در عاشورا «قَدْ تَبَيَّنَ الرُّشْدُ مِنَ الْغَيِّ». و از پسِ شهادت سید شهیدان، همه آسانتر میتوانند طاغوت را بشناسند و مسیر خدا را بیابند و به ریسمان محکم او که حسین علیهالسلام است، بیاویزند؛ «فَمَنْ يَكْفُرْ بِالطَّاغُوتِ وَ يُؤْمِنْ بِاللَّهِ فقد استَمْسَكَ بِالْعُرْوَةِ الْوُثْقى لاَ انْفِصامَ لَها وَ اللهُ سَميعٌ عَليمٌ».
https://eitaa.com/jorenush/160