🔎ده فاز عملیات تجزیه؛ از کشته سازی تا جریان سازی 🔸آنالیز تحرکات اغتشاش گران با پشت صحنه تمام آمریکایی_صهیونیستی و دقت در فرمایشات رهبر انقلاب نشان می‌دهد که ۱.سرویس‌های جاسوسی بیگانه ۲.پوشش رسانه‌ای معاند بینظیر ۳.عوامل منافق داخلی، را به سمت تجزیه ایران تدوین کرده‌اند. ▫️فرایند و چشم انداز کشته سازی های اخیر را مروری داشته باشیم. 1️⃣کشته سازی: ضدانقلاب و تجزیه طلبان برای پیشبرد اهداف از پیش تعیین شده و بدلیل فقدان پایگاه اجتماعی، نیاز مبرم به جرقه مهیج و تحریک کننده دارند. هرچقدر وضعیت انسجام و پیشرفت جامعه در نقطه مطلوب تری‌ باشد، نیاز به قوی تری است. پس کشته سازی بهترین گزینه برای شروع یک جریان است که لمپن های اجیرشده و در خدمت سرویس های جاسوسی بیگانه، ترتیب این مرحله را می‌دهند. 2️⃣روایت سازی: از آنجایی که روایت ها از واقعیت ها سبقت گرفته اند و کشته سازی نیازمند امتداد مجازی است، فاز روایت سازی از طریق بنگاه‌های خبرپراکنی استارت میخورد. bbc ها شروع به دروغ و شایعه سازی و پاره حقیقت گویی می‌کنند و گام ذهنیت سازی را پیش می‌برند. 3️⃣هشتگ سازی: روایت کاذب بایستی غالب شود و نیاز به مصرف مخاطب و کنترل توجه دارد. این گام از طریق ربات ها و لشگر سایبری سنتکامی‌ها محقق می‌شود. و مصرف توجه مخاطب از طریق هشتگ سازی، تسخیر مجازی مخاطب را در پی خواهد داشت. بطور کلی هشتگ سازی به زبان اعتراض عصرجدید تبدبل شده است. 4️⃣فضا سازی: هشتگ سازی مقدمه ای برای می شود که در نتیجه باعث تولید فضای غالب کاذب شده و توجهات را از فاز مصرف به مرحله باور نزدیکتر می‌کند. در فضاسازی با تکنیک آستروتورفینگ، سعی بر آن است که قشر خاکستری و خاموش را به سمت تقویت دُز اعتراضات بکشاند. 5️⃣اسطوره سازی: حال که فضاسازی بخشی از توجهات را جلب نمود و صورتبندی مجازی اعتراضات هم به سرانجام رسید، نیاز به اعتراضات برای عبور از فضای مجازی به سمت فضای عینی و اجتماعی است. آنچه که کاربر و مخاطب را از خانه به خیابان می‌کشاند وقتی است که پای یک نماد و اسطوره در میان باشد. فیلم‌ها و تصاویری متفاوت از مرحوم یا مرحومه جهت قهرمان سازی و تحریک و تعمیق احساسات منفی در همین راستا وایرال می‌شود. 6️⃣شعارسازی: در شرایطی که پای نماد و کاریزما هم وسط باشد، برای معنادهی و راهبری اعتراضات در میدان و اینکه تکمیل شود یا دچار خدشه نشده و یک جنبش تمام عیار و ریشه دار شکل بگیرد، شعارها و مضامین رادیکال و وارد صحنه شده و دست لیدرها را در هدایت اعتراضات بازتر می‌کند. 7️⃣شبکه سازی: اثربخشی و بقای اعتراضات به هویت اجتماعی و فراگیری آنهاست. و توسعه اعتراضات از طریق شبکه سازی رقم می‌خورد. این شبکه، مامور محلی سازی، استانی کردن و ایجاد تنوع اقلیمی و زبانی اعتراضات در سراسر کشور است که بقا و توسعه جنبش را تامین می‌کند. 8️⃣تصویرسازی: وقتی شبکه سازی شکل گرفت، تنوع و تکثر داده ها و مدیاها برای خبرپراکنی بیشتر می‌شود. جنبش و اعتراضات برای باورپذیری بیشتر و ذهنیت سازی عمیق تر نیازمند رفت و برگشت جدی میان فضای مجازی و میدانی است. شبکه خانگی و مستندهای ورزشی در تصویرسازی لیدری می‌کنند و مکمل فضای میدانی‌ می‌شوند. برخی مجریان و مربیان ورزشی هم در همین راستا سیاه‌پوش می شوند و بعضی از ورزشکاران هم برای حفظ فضا و بازتولید تصویر خلق شده، مچ‌بند سیاه می‌بندد. دیالکتیک مجازی و میدانی باعث تصویرسازی نو و نمایش یک بحران اجتماعی خواهد بود که برای همراهی و حمایت و تسخیر کامل افکار عمومی به کار بسته می‌شوند. 9️⃣واقعیت سازی: وقتی فضای میدان شلوغ شد و فضای مجازی به تسخیر در آمد و ذهنیت عموم دچار مسمومیت خبری ناشی از تصویرسازی گردید، یک فرامتنی سیطره پیدا می‌کند به نام بحران و شرایط انقلابی. واژه انقلاب با طی چنین فرایند پیچیده ای است که برخی را دچار تردید و ابهام و توهم می‌کند. این وسط، خواننده معلوم الحالی هم می‌گوید که انقلاب اسلامی سقوط کرده و ما الان وسط انقلابیم!! 🔟جریان سازی: با ترکیب فضای مجازی و میدانی و ذهنی مسموم و فرایندی که طی شد، خط خبری و تصویرسازی در بازه زمانی کوتاهی به فاز جریان سازی می رسد که اتصال خبری از روایت سازی تا جریان سازی به آنارشیسم و هرج و مرج و خشونت ختم می‌شود. 🔻افق و چشم انداز این مکانیزم تولید خشونت و آنارشیسم، با چاشنی سازی_ترکیبی(جنسیتی، مذهبی و قومیتی) است. ✍️علیرضامحمدلو، تحلیگر و مدرس رسانه 📻 قسمت: بیست و یکم