حضور محترم استاد محمدی، سلام علیکم. ✍ متناسب به مطلب اخیری که در کانال بارگذاری فرموده‌اید، پیشنهاد می‌گردد که سروده جدید شاعر گرانقدر کشورمان، جناب آقای «افشین علا» را درج فرمایید، با عنوان : «کسی که نان سگان می‌خورد چه می‌فهمد» ----------------------------------- غذای نذری و شربت؟ چه گفت مردک پست؟ گدای اجنبی افسار خود چگونه گسست؟ زبان الکن این لات، ازچه لال نشد؟ میان دست‌ پلیدش قلم چرا نشکست؟ دهن‌کجی به شهیدان و ادعای شعور؟ مجیزگویی خصم و به خلق، ضربت شست؟ کسی که نان سگان می‌خورد چه می‌فهمد؟ غذا و شربت نذری نشانه‌ی شرف است. حرام‌خوار چه داند که شد به کام شهید نه نان و شربت نذری، که می ز جام الست. به خویش غره نگردد! خطاب من نه به اوست که شأن شاعر دل‌خون کجا و جاهل مست؟ دلم پر است نه از او که نیست جز مگسی دلم پر است ز مصدرنشین سفله‌پرست. دلم پر است از آنان که اسوه می‌سازند به دست خویش برای جوان ز مردم پست. ز صاحبان مناصب که از خصومت‌شان هر آن‌که ناصح و دلسوز بود و نخبه، نرست. هر آن‌که گیشه پسندید، نورچشمی شد هر آن‌که شوت بلد بود و گل، به صدر نشست. گناه را ز سلبریتیان مبین که نظام خودش به تازه به دوران رسیدگان دل بست. برای مردم دانا رسانه هست؟ که نیست سخن‌شناس و هنرور به خانه نیست؟ که هست. ز مدح و نوحه، جوانان چقدر گریه کنند؟ ز نطق‌های شعاری چه آورند به دست؟ خطای شیوه‌ تبلیغ و حکمرانی ماست گدای غرب، اگر حرمت شهید شکست...