🌓
بریتانیا و قحطی بزرگ در ایران
👈 به بهانه حمایت های بی دریغ انگلیس از اسرائیل و دشمنى با مردم ایران
🔹یادداشت روز
🔴 از سال ۱۲۹۳ شمسی و اواخر دوران فلاکت بار قاجار جنگ جهانی اول شروع شد و ایران که آن زمان اسمش "پرشیا" بود، اعلام بیطرفی کرد، اما برخلاف قوانین بینالمللی
ایرانِ توسط انگلیس از جنوب و روسیه تزاری از شمال اشغال شد. معلوم است این همه سرباز که خارجیها آوردند نان برای خوردن میخواستند و این گونه شد که غله ایران را در شهرهای مختلف مصادره کردند که موجب کمیابی و به شدت گرانی آن شد.
🔴 انگلیسیها خودشان بعدا اعتراف کردند که میتوانستند از سایر نقاط دنیا برای سربازانشان غذا بیاورند "اگر محصولات غذایی ایران را جمعآوری نمیکردیم باید خودمان میآوردیم که بخش بزرگی از ناوگان کشتیرانی را اشغال میکرد"!
🔺
تنها احتکار مواد غذایی نبود که انگلیس بر سر ایران آورد. عجیبتر اینکه ارتش بریتانیا حتی مانع از واردات مواد غذایی از بینالنهرین و هند و آمریکا به ایران شد و از پرداخت پول نفت به ایران جلوگیری کرد.
🔴بعدا کار به جایی رسید که از سال ۱۲۹۶ شمسی در ایران قحطی شد که ۲ سال طول کشید و با بیماری همراه شد و
از جمعیت ۲۰ میلیونی ایران بیش از حدود ۳ میلیون نفر آن فقط بهدلیل گرسنگی جان باختند.
🔴 محمد علی جمالزاده پدر داستاننویسی مدرن ایران؛ داستان را اینطوری تعریف می کند:
در دل شبی تاریک و هولناک سه سوار ترسناک که هر کدام شمشیر و شلاقی داشتند به آرامی از دیوارهای شهر عبور کردند و به آن وارد شدند. یک سوار نامش قحطی، دیگری آنفلوانزای اسپانیایی و آخری وبا بود. هیچ غذایی پیدا نمیشد، مردم مجبور بودند هرچه را که میتوانستند بجوند و بخورند. بهزودی گربه، سگ و کلاغ را نمیشد، یافت. حتی موشها نسلشان برافتاده بود. برگ، علف و ریشه گیاه را مانند نان و گوشت معامله میکردند.
🔴 مارتین هنری داناهو خبرنگار و افسر اطلاعاتی بریتانیا در سال ۱۲۹۷ شمسی در میانه قحطی بزرگ به ایران آمد و مشاهداتش را در کتابی با عنوان مأموریت به پرشیا نگاشت؛ او می گوید:
پشتههای اجساد چروکیده مردم فلکزده، از زن و مرد، در معابر عمومی افتاده است. میان انگشتان سفت و خشکیده آنها علفهایی که از کنار جاده کنده یا ریشههایی که از مزارع درآورده و میخواستهاند با آن از عذاب قحطی و مرگ از گرسنگی کم کنند، هنوز پیداست.
🔺گاه آدمنماهایی از پوست و استخوان، با چشمان گودافتاده، چهاردستوپا روی جاده جلوی خودرویی که نزدیک میشد، میخزیدند و بیآنکه نای حرفزدن داشته باشند با اشارتی برای لقمه نانی التماس میکردند...
🔴 در میان روایتهای داناهو، روایت زیر از همه هولناکتر است:
مردم گرسنه که رنج بیغذایی آنها را دچار جنون کرده بود به خوردن گوشت انسان روی آورده بودند. مادران از اینکه برای گدایی تکه نانی کودکشان را تنها بگذارند، میهراسند. زیرا ممکن است در غیبت آنان کودکانشان ربوده و خورده شوند!!!
♨️
سخن آخر آنکه قحطی بزرگ در کنار دیگر خیانت های انگلیس، اتفاقی هولناک در تاریخ ایران است؛ خیلیها آن روزها را نمی خواهند یادآوری کنند ولی تاریخ فراموش نمیکند که انگلیسی ها چه بلایی بر سر ایرانیان آوردند؛ داستانی که سزاوار گریستن و عبرت گرفتن است؛ 👈هرچند که انگلیسی ها نه تا کنون بسیاری از اسناد آن را ارائه داده اند 👈 و نه هیچگاه در این باره عذرخواهی کردهاند.
🔺 در باره داستان قحطی پیشنهاد می کنم حتما فیلم سینمایی یتیم خانه ایران اثر ابوالقاسم طالبی را یک بار با دقت ببینید و تامل کنید👈 و کمی دوست و دشمن خویش را با چشم باز بشناسیم.
✍ مسلم محمدی؛ دانشگاه تهران
🌍 پايگاه نقد و تبیین🔻
https://eitaa.com/jtabiin
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•