🌓 برخورد تند امام صادق ع؛ بخاطر نسبت ناروا به یک غلام! 👈 به بهانه ایام شهادت آن حضرت 🔹یادداشت روز عمرو بن نعمان جعفى گويد: امام صادق (ع) دوستى داشت که از او جدا نمی شد به هر جا كه میرفت. روزى در بازار كفش دوزان به همراه آن حضرت بود و پشت سرِ خود يك غلام سندى به همراه داشت، تا سه بار رو به دنبالِ خود كرد و غلام خود را مى‏خواست، و او را نديد و در بار چهارم كه او را ديد، گفت: اى زنا زاده! كجا بودى؟ امام سر برداشت و دست به پيشانى خود گرفت و فرمود: سبحان اللَّه، مادرش را به زنا متّهم كنى؟ من پنداشتم تو پرهیزگار و پارسائى و اكنون پديدار است كه با ورع و پارسا نيستى! عرض كرد: قربانت، مادرش زنى سنديّه و مشركه است. فرمود: مگر نمی دانى كه هر ملّتى قانون ازدواج خود را دارند؛از من دور شو. گويد: من ديگر نديدم آن مرد به همراه امام راه برود تا آنكه مرگ ميان آنها جدائى انداخت! 📘کلینی؛ الكافي جلد 2 كتاب الإيمان و الكفر‌‏ بَابُ الْبَذَاء، چاپ با ترجمه کمره ای جلد 5؛صفحه ۲۵۳. ✍ پی نوشت: داستان فوق می تواند به عنوان یک اصل و معیار سنجش گذارانه باشد؛ آیا زبان پیروان امام صادق ع در دوران ما چه اندازه با رویه آن امام سازگار است؟! چه اندازه حرمت هم کیشان خود را دارند و به حفظ عزت و آبروی آن ها حساس هستند؟! تا چه رسد به همنوعان و پیروان دیگر ادیان ومذاهب!! 🌍 پايگاه نقد و تبیین🔻 https://eitaa.com/jtabiin •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•