پسرکی یک روز وقتی از خواب بیدار میشود میفهمد که
موهایش دارد میریزد؛
یعنی همه موهایش. هرمان که پسر حساس، زیرک و بامزهای است، پس از مدتی میفهمد که در مدرسه همه دلشان برای او میسوزد و همین قضیه به شدت آزارش میدهد. او با پدربزرگش که سالهاست روی تخت افتاده است، رابطه بسیار خوبی دارد و حرفهای جدی و جالبی بینشان رد و بدل میشود؛ اما با مرگ پدربزرگ، هرمان تازه متوجه میشود که
#ریزش_مو دارد و برخی از چیزهایی که از دست میرود، دیگر برنمیگردد....سپس
ادامه داستان 👇
https://eitaa.com/joinchat/3654287785C479d5adaf6