💢 جایگاه مبنایی امورعامه حکمت متعالیه استاد علی گلپایگانی: بسیاری از مسائل فلسفی از مبادی استدلال‌های کلامی بوده و نقش تعیین کننده‌ای در بحث‌های کلامی ایفاء می‌کنند، این اصل در مورد حکمت متعالیه صدرایی عمیق‏تر و فراگیرتر است. هر گاه متکلم نسبت به مباحثی مانند اصالت وجود، تشکیک در وجود، وجود رابط و مستقل، ویژگی‌های هستی ممکن و واجب، وحدت و اقسام آن، علت و معلول، امتناع دور تسلسل، ویژگی‌های هستی مادی و مجرد، اقسام سبق ولحوق و... آگاهی کافی نداشته باشد، از عهده تحقیق پیرامون مسائل خداشناسی و توحید بر نخواهد آمد. چند مثال: ... ... از اینجا می‌توان به ناآزمودگی نظریه برخی که احیانا از سر دلسوزی و اخلاص به دوستداران فلسفه توصیه می‌کنند که قبل از آموختن فلسفه، علم کلام را بیاموزند، پی برد. اینان در حقیقت تحت تأثیر شایعه بی اساس مخالفت فلسفه با دین و عقاید دینی که توسط اشاعره شیوع یافت، قرار گرفته و بدون اطلاع کافی از بحث های فلسفی و کلامی و به انگیزه دفاع از حریم دیانت، یا آموختن فلسفه را تحریم نموده، و یا فرا گرفتن کلام را قبل از آن توصیه می‌نمایند!! آری در اینکه آراء فلاسفه در مواردی با آراء متکلمان تعارض دارد، شکی نیست. ولی به کدام حجت عقلی و نقلی فهم متکلمان صواب بوده و گزارش صحیح شریعت است، تا اینکه رأی آنان معیار حق و باطل در عرصه دیانت دانسته شود؟! 📔 درآمدی بر علم کلام، ص۸۲_۸۵ ✅ @feghheakbar @kalamcenter