آن شوق در چشمانش... با خانواده به مزار عمو قاسم آمده بود. دختری با لباس های صورتی... ناگهان صدایی گوشش را خراشید، بلند ، مهیب، ترسناک . . . . آن لحظه که فرشتگان با لباس های حریر به استقبالش آمده بودند، نگاهی به زمین انداخت جسم کوچکش غرق در خون. دیگر لباس هایش صورتی نبودند؛ زمینه صورتی غرق در خون . نگین گوشواره هایش تکه تکه شده بودند مثل قلب پدرش💔 چندی بعد با مادرش راهی بهشت شدند آنها مظلومانه شهید شدند🕊🖤 ✍🏻ثنا پرورش ╭──────── 𔑀 𔑀 𔑀 𔑀 ╰─➛ ༺ دختران‌ حاج‌ قاسم‌ سلیمانی کرمان༻ ┏━━━━°❀•°:🎀 - °•❀°━━━━┓ https://eitaa.com/kermandhgh ┗━━━━°❀•°:🎀 - °•❀°━━━━┛