📚1. سال چهل و یکم هجری، بر آن شد تا بدعت به (ع) را به سنتی پایدار تبدیل کند. به همین دلیل پیک ها و پیام هایی پی در پی برای بلاد و امارات تحت سیطرۀ خود می فرستاد. در میان همۀ این شهرها، ، منطقه ای بود میان عراق و حجاز که امیری مدبر به نام داشت. نعمان صاحب شش دختر و تنها یک ولد ذکور بود. پنج دختر او به خانۀ شوی رفته و و دردانه های پدر بودند که بینشان الفتی بود وصف ناپذیر. امیرزاده ای بود که علی الدوام سر به کتاب داشت و یگانه مستمع یافته های او از میان سواد و بیاض مکتوبات. فارغ از هیاهوی دوران و کوران حوادث حکومتی، سر برادرش را ضماد می نهاد؛ غافل از اینکه در کمین این دو نشسته بود... (ادامه این قصه جذاب: فرداشب ساعت 19) 🍉 1/4 📙 کتاب این هفته: 🖋 📘📘📘📘📘 ♦️ ✅ کانال رسمی انتشارات کتاب جمکران: @ketabeJamkaran