درباره «مربع های قرمز» این کتاب روايتی از بازيگوشیهای كودكانه سربازان امام خمينی تا روزهای امدادگری و شناسايی و چشيدن طعم تلخ قطعنامه است. «مربعهای قرمز» پر از خاطرات ترش و شيرين و گاهی تلخ نوجوانانی است كه در مكتب امام خمينی يک شبه، مرد شدند و ميان غرش تانک و سفير گلوله قد كشيدند. آنها كه اين روزها رد پای غبار ميانسالی بر موهايشان نشسته و هنوز در گوشهای و سنگری تمام قامت كنار انقلاب ايستادهاند و آنها كه پايشان به آسمان باز شد و به لقاءالله رسيدند. همانها كه امام در موردشان فرمود: «این جانب از دور دست و بازوى قدرتمند شما را که دست خداوند بالاى آن است مىبوسم و بر این بوسه افتخار مىکنم.» (١) صحيفه امام جلد ١٦ ص ١٤٣) @ketabresan 📚