💡 ما مى توانيم از چند طريق اثبات كنيم كه تعارضى ميان دين و عقل نيست: 1. از راه وحدت منبع: ازآنجاكه فلسفه و دين داراى مصدر و منبع واحد هستند، نمى توانند با يكديگر تضاد داشته باشند؛ 2. از راه وحدت هدف: بدون شك هدف اديان الهى راهنمايى بشر به حقيقت است و عالى ترين نمونه حقيقت، خداوند سبحان است كه حق كامل و مطلق است. از سوى ديگر هدف از فلسفه نيز به دست آوردن حقيقت است و فلسفه چيزى نيست جز پيدا كردن حقيقت درباره وجود و موجودات. بدين ترتيب حقيقت نمى تواند با حقيقت تضاد و مخالفت داشته باشد، بلكه بايد با هم توافق و هماهنگى داشته باشند؛ 3. از راه وحدت در محتويات دين و فلسفه: محتويات دين عبارت است از احكام و خطابات يا قوانين و دستورهاى دينى. اين احكام و خطابات بر اساس مصلحت و مفسده تشريع شده اند، و اصل وجود حكمت در تشريع تقريبا مورد تأييد همه متفكران اسلام است. از طرفى بشر قدرت دارد بسيارى از مصالح و مفاسد و حكمت ها را از طريق عقل به دست آورد و محتواى فلسفه به طوركلى چيزى جز اين نيست؛ 4. از راه وحدت روش: يكى از روش هاى تحقيق در مسائل فلسفى و دينى كمك گيرى از منطق است. علم منطق عبارت است از مجموع قوانين فكرى كه براى بازداشتن فكر از خطا و ارشاد آن به صواب به كار مى رود و اين قواعد مسلما مورد استفاده متفكران اسلام در تحقيقات مختلف در معارف اسلامى قرار گرفته است. راه هاى ديگرى هم براى اثبات توافق دين و فلسفه هست، كه بيان آنها از حوصله اين مقاله خارج است (ر.ك: 1397ق، ص 16ـ26). به نظر مى رسد، در صورت تعارض ظاهر متون دينى با حقايق فلسفى اى كه با برهان عقلى قطعى اثبات شده اند، بهترين راه حل براى تعارض همان راهى است كه ابن رشد ارائه كرده است و آن تأويل متون شرعى است. وى مى گويد: ما قاطعانه ايمان داريم كه هر چه از طريق برهان اثبات شود ولى ظاهر شرع با آن مخالفت كند، اين ظاهر بر اساس قانون تأويل عربى، تأويل پذير است. ما مسلمانان باور داريم كه نظر برهانى به مخالفت با آنچه در شرع آمده است نمى انجامد؛ زيرا حق با حق در تضاد نيست، بلكه با آن موافق است و بر حقيقت آن گواهى مى دهد (ابن رشد، 1995م، ص 35). مطالعه بیشتر: 1.رابطه فلسفه و دين http://marefatfalsafi.nashriyat.ir/node/2496 2.بررسی انتقادی نظام فلسفی هرمنوتیکی گادامر http://www.kalamislami.ir/article_61762.html •┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈• https://eitaa.com/kh_asemani