♨️نقدهای کانال مناهج بر
#نشست_اساتید ۲
♨️کانال مناهج در ادامه نقدهای خود چهار یادداشت ارائه کرد
در یادداشت اول به قلم محمد حق پرست به یک بام و دو هوای نشست اساتید در برخورد با سنتهای اصیل حوزه اشاره کرد و
#نشست_اساتید را فاقد ادب مرجعیت دانست و نوشت
🔻🔻🔻
🔹برخی همیشه در برابر جریان تحول خواهی، شبهه «تراث» و «سیره سلف» را مطرح میکنند. وقتی میگوییم برخی کتابها باید اصلاح، و برخی باید حذف شوند، سریعا میگویند علمای سابق همینها را خواندند. وقتی میگوییم نظام پرداخت شهریه باید اصلاح شود و ارتقا پیدا کند، میگویند علمای سابق با همین اندک زندگی کردند و علم را پیش بردند
🔹اما برخی از همین جماعتی که همیشه داعیه دار تراث و سیره گذشتگان و سلف صالح هستند، پای ادعای مرجعیت که میرسد، مبنای سیره اخلاقی سلف در مرجعیت که مهمتر از سیره علمی است، دیگر ارزشی ندارد. گویا مسئله مهمی در میان است. آری، تکلیفتراشی مرجعیت و تقلید و بیت و دفتر و دستک و وجوهات
🔹یادشان میرود که سلف صالح در برابر ادعای مرجعیت چه سیرهای داشتند. سلف صالح، قبل از ادعای مرجعیت، ادب مرجعیت داشتند. حتی اگر مردم به سراغشان میآمدند، تا زمانی که استادشان زنده بودند، فکر رساله و استفتاء هم به ذهنشان نمیرسید. اینکه سلف صالح، همیشه از مرجعیت فراری بودند و به دیگری میسپردند.
اما برخی مسابقه رساله و استفتا و شهریه گذاشتند و با وجود تمام کارهای بر زمین مانده، به تکلیف مرجعیت رسیدهاند
🔚
♨️در یادداشت دوم به قلم هادی چیت ساز با اشاره به کهنه اندیشی نشست لزوم پرداختن به عرصه های واجب اجتماعی را به نشست اساتید یادآوری کرد
🔻🔻🔻
♨️تکلیف امروز، فقاهت در مسائل تکراری یا فقاهت در علوم انسانی؟
🔹 امروزه با اینکه بازار علوم انسانی و مباحث فقهی در آنها کساد است، اما بازار فقاهت در مسائل رسالهای داغتر از قبل شده است تا جایی که برخی بر خلاف سیره سلف، به استقبال مرجعیت رفتهاند. افزون بر اینکه نیاز شدید جامعه به مسائل جدید و علوم انسانی بیشتر احساس میشود. رهبر معظم انقلاب در ضرورت این مسئله میفرمایند:
«به نظر ما در حوزههای علمیه بایستی اهداف جداگانهای را مورد توجه قرار داد. یك هدف، ساختن مجتهد فقیه متخصص فنی. باید فقهائی باشند و مجتهدینی باشند؛ این یك هدف. افرادی با استعدادهایی در حدّ خاص، و با شوق و علاقه بایستی بروند طرف اینجور درس خواندن. در كنار اینها كسانی باشند كه قدرت استنباط پیدا كنند و بتوانند از منابع اسلامی، معارف الهی را به دست بیاورند؛ اما نه به قصد اِفتاء. نه به قصد اینكه در فقه یك انسان متبحر متخصص بشوند، نه! به قصد اینكه بتوانند معارف اسلامی را كه بحثهای فراوان و كتابهای فراوان و مباحث لازم برای به خصوص جامعهی امروز ما در آنها هست، اینها را استخراج بكنند و دراختیار مردم بگذارند؛ در اختیار نظام بگذارند.
و ما امروز چقدر احتیاج داریم به اینجور استنباطها. در حقیقت مجتهدین درجهی دو، كه اینها اگر چه از لحاظ عمق فقهی و درسی، درجهی دو هستند، اما ممكن است از لحاظ سعهی نظر و مُتِحَنِّن بودن، از آن دستهی اوّل حتی قویتر و بالاتر و همهجانبهتر باشند. بیانات در مراسم سالگرد شهادت دکتر مفتح، ۲۶ آذر ۱۳۶۴»
شخصیتهای بزرگی تا کنون به این خلأها پرداختند که به برخی از آنها اشاره میکنیم:
1️⃣ وقتی حوزه نجف و قم در فقه و اصول تمرکز داشت، علامه امینی بر اثر فشارهای اهل سنت دغدغه دیگری پیدا کرد. با اینکه بر مکاسب و رسائل شیخ تعلیقه نگاشته بود و میتوانست جزء مراجع تقلید باشد، نگارش «الغدیر» را آغاز کرد و به کشورهای مختلف سفر کرد.
2️⃣ «علامه طباطبائی» با اینکه قویترین شرح ها را بر کفایه نگاشته، اما وظیفه خودش را در احیای فلسفه، تربیت شاگردان و نگارش المیزان دید.
3️⃣ اگر «شهید مطهری» وارد فقه می شد، نهایتا به کتابخانه عظیم فقه و اصول، چند کتاب دیگر اضافه کرده بود. اما با ورود به نظریات کلامی و نگارش اصول فلسفه به جنگ بزرگترین تهدید اعتقادی زمان خودش یعنی مارکسیستها و تودهایها رفت. بسیاری از کتابهای او هنوز بی نظیرند.
4️⃣ اکنون آیت الله مصباح یزدی در این زمینه فعالیت میکند. به جای تأسیس مؤسسه امام خمینی(ره) و ورود تخصصی به علوم انسانی، میتوانست مؤسسهای فقهی به سایر موسسات فقهی قم بیفزاید. اما ثمرات و فعالیت ایشان کجا و فعالیت دیگران کجا
🔹 اکنون باید پرسید، چرا کسانی که دغدغه اسلام و انقلاب دارند، به کارهای زمین مانده یا کمتر کار شده نمیپردازند؟ آیا پرداختن به طهارت و صلات برای ایشان مهمتر از پرداختن به نظام اقتصادی و سیاسی و تربیتی است؟ کسانی که همیشه طلاب را به پر کردن خلأهای جامعه سوق میدهند، چرا خودشان به سمت این مسائل نمیروند؟ آیا عالم دینی، با وجود مراجع و این همه کتاب فقهی، باز هم باید به مرجعیت مسائل رساله بیندیشد؟
@khabarehowzeh
♨️رسانه مستقل خبر حوزه