🌹🌹 کتاب ۲۰۰ خاطره از شهید خاطره‌ی ۱۵ و ۱۶ 5⃣1⃣ سفارش به فرزند دخترش زینب در دانشگاه شهید بهشتی تهران درس می خواند. به کسی نگفته بود، دختر سردار سلیمانی است. استادی در روند تحصیلش مشکل ایجاد کرد. حاج قاسم وقتی مطلع شد، نقش پدری را تمام و کمال اجرا کرد و گفت: دخترم برای حل مشکلات نگویی که دختر من هستی، خیلی‌ها برای رسیدن به شهرت تلاش می‌کنند. شهرت هم پول می‌آورد، هم مقام و جایگاه و هم قدرت. شهرت یک جور شهوت است ؛ شهوت مقام و پول و قدرت. 6⃣1⃣ مهمان مادر شهید روزی به همراه حاج قاسم به دیدار شهید هندوزاده رفته بودیم. آن روز حاجی پرواز داشت. مادر شهید گفت : باید ناهار پیش ما بمونید. _ باید برم، تازه دیرم هم شده. _ فردا بیایید تا براتون آبگوشت درست کنم.تایید کرد که حتما بیایید. حاج قاسم اندکی سکوت کرد ولی به هر حال پذیرفت. به ایشان گفتم شما که عجله داشتید! گفت: نتونستم. نمی‌خواستم مادر شهید رو از دست خودم ناراحت کنم. خانواده را فرستادند تهران و روز بعد همراه همسرشان به خانه شهید هندوزاده رفتند و میهمان شدند. راوی : ابراهیم شهریاری فرمانده گردان ۴۲۰ لشکر ۴۱ ثارالله ادامه دارد ... اللهم عجل لولیک الفرج التماس دعای شهادت ✔️به کانال خاکریز انقلاب بپیوندید👇🏻🇮🇷https://eitaa.com/joinchat/4223008789Cd05cea822f