🔸️چهار یادگار هنگام سحر بود، سحرگاه شب نوزدهم ماه رمضان؛ ماه مهمانی خدا. امام علی ع داخل محراب مسجد کوفه بود، وقت نماز صبح بود. دست‌ها را بلند کرد: الله اکبر. وقتی سر بر سجده گذاشت و مشغول ذکر شد ناگهان محراب گلگون شد و فریاد امام در مسجد پیچید «فزتُ وَ رَبِّ الکعبه» به خدای کعبه رستگار شدم. نمازگزاران بر سر زدند و به سوی محراب دویدند .. دو شب بعد نزدیک سحر شب بیست و یکم امام علی ع مهمان خدا شد. فاطمه مثل شمع می‌سوخت و مثل ابر بهار گریه می کرد همسر عزیزم، یار یتیمان، مولای مظلومان .‌. پسران کوچکش بغض کرده و پریشان حال دور او حلقه زده بودند مادر جان بابایمان کجاست؟ فاطمه بچه‌هایش را در آغوش گرفته بود و نوازششان می‌کرد. فاطمه مانده بود و چهار کودک یتیم و یک کوه خاطره .. در آن سال عباس چهارده ساله بود، عبدالله شش ساله ، عثمان سه ساله و جعفر دو ساله. 🌷🔷🌸کانال خانه ی کودک🌸👇👇 ╭━═━⊰🌿🌸🌿⊱━═━╮ https://eitaa.com/joinchat/672727443Ce72eb0497c ╰━═━⊰🌿🌸🌿⊱━═━╯ حتماً برای دوستان خود بفرستید