💠 💠 ✏️ 📙روایت بیستم: آقای دکتر وظیفمه... 🔷 اصرار می کرد برای پرستاری از کرونایی ها. گفتم: پدر جان، شما هم سکته قلبی کردید و دیابت دارید، برای شما خطر جانی دارد. راضی نمی شد، می گفت حاضرم تو بیمارستان هر کاری لازم باشه انجام بدم. اصلا وظیفمه. به زحمت تونستیم منصرفش کنیم. بارها این آمادگی رو از نزدیک دیدم. ⚪️⚪️ خانه طلاب جوان 🔰🔰 http://eitaa.com/joinchat/2731802626C6597703c2f