🏴▫️🏴▫️🏴▫️🏴▫️🏴 ✨سه‌تایی رفتیم خرید؛ من و حاجی و مادرم. اذان مغرب بود. اول نماز خواندیم، بعد هم راه افتادیم توی بازار. یک آئینه و شمعدان خریدیم؛ یک مانتو، یک دست بلوز و دامن، دو تا هم چادر. می‌خواستیم همه‌چیز ساده باشد. 👌 هرچند خیلی‌ها خریدمان را که دیدند تعجب کردند. من و یونس راضی بودیم، اهمیتی نداشت دیگران چه می‌گویند. 📚 کتاب حاجی یونس، ص ۳۰ (به روایت همسر شهید) ☑️ ▪️@khane_firoozeie▪️