| همانندسازی کودکان با خصوصیات منفی والدین |
درونیسازی و یکی شدن با خصوصیات منفی والدین، چیزی است که اغلب اوقات برای بسیاری از کودکان رخ میدهد. یکی از دلایل مهم درونی کردن خصوصیات منفی والد، این است که با این کار احساس گناه کودک آرام میگیرد. کودک که از والدش به دلیل داشتن آن خصیصههای منفی عصبانی است، حالا با درونی کردن آن ویژگی در خویشتن، خشمش اندکی فروکش خواهد کرد و امنیت بیشتری را تجربه میکند.
مثلا کودک از عصبی بودن والد، وسواسهای او یا خساستش عصبانی است و در فانتزیهای ناخودآگاهش خشم شدیدی را به او تجربه میکند. این خشم منجر به احساس گناه کودک میشود. او سعی میکند خودش هم عصبی، وسواس و یا خسیس باشد تا به این شیوه اندکی آرامش پیدا کند. انگار با خودش بگوید: «اگر مامان وسواسیه یا بابا خسیسه، خب من خودمم همینجوریام».
اما دلیل دیگر این نوع درونیسازی، انتقام از والدین هم میتواند باشد. کودکی با پدر عصبی و پرخاشگر، خودش هم عصبی و پرخاشگر میشود تا با تداوم این چرخه، طعم تلخ رفتار پدر را به او بچشاند. کودکی با مادر وسواسی، خودش هم به شدت روی نظم اتاق یا تمیزی دستها و صورتش حساس میشود یا هر لباسی را تن نمیکند چون بدنش را میخاراند تا بدین شکل به مادر بفهماند که رفتارهای وسواسگونه او تا چه حد برای کودک عذابآور بوده است.
پس میبینیم که درونیسازی خصوصیات منفی والدین کارکرد بسیار مهم و عمیقی دارد و رابطه را در یک سیکل منفی نگاه میدارد. هر چند این سیکل بسیار آسیبرسان است، اما انگار همهی اعضای خانواده را راضی نگاه میدارد. شاید در سطح خودآگاه شاکی باشند، اما آنچه باعث تداوم چرخه میشود، رضایت و لذتمندی در سطح ناخودآگاه است.
والد در ناخودآگاهش راضی است، چراکه عذابوجدانش از پرخاشی که به فرزندش میکند کم میشود، چون کودکش هم به خاطر هر چیزی کوچکی داد میزند و قشقرق راه میاندازد. یا مادر کودکی را میبیند که با وسواسهایش او را درمانده کرده؛ پس خودش هم با عذابوجدان کمتری به رفتارهای وسواسگونهاش ادامه میدهد. کودک هم متقابلاً در سطح ناخودآگاه از انتقامی که میگیرد لذت میبرد و احساس گناهش نیز تا حد زیادی فروکش خواهد کرد.
https://eitaa.com/khanevadehshad