✍️
#یادداشت
📘
#رختشو
#بخش_سوم
در رختشو شخصیتهایی داریم که تنی چند از آن میان ایرانی اند و تنی چند عراقی. این که شخصیت های ازعراق آمده، گویش ایرانی و عراقی دارند کاملا منطقی است . به هرحال سال ها مقیم عراق بوده اند و رنگ و بوی آن سرزمین را گرفته اند. پس پذیرفتنی است که ایرانی_ عراقی صحبت کنند. این هم که از آن ها انتظار نداشته باشیم همان زبان عراقی را هم هرکدام با تشخص وتاکید واختلاف زبانی خاصی به کارببرند، تقریبا (اگرچه نه تحقیقا) قابل قبول است. چرا که نویسنده یا باید سال ها در کشور مبدا زندگی کند وبه گویش دقیق آن سرزمین مسلط شود یا مشاورانی متبحربرگزیند وبرای هریک از شخصیت های داستانش زبانی خاص خلق کند. البته این توقع، انتظاری خیلی حرفه ای و سخت است.
برای همین خیلی نباید برای اختلاف گویش عربی – فارسی شخصیت های داستان سخت گرفت. مشکل داستان این نیست؛ معضل این جاست که خواننده درزبان و گویش بقیه شخصیت های ایرانی داستان هم خیلی تفاوت وتشخصی نمی بیند. مخاطب خیلی درنمی یابد که تفاوت زبان هرشخصیت داستانی با زبان شخصیت دیگرکجا و درچیست.
امتیاز دیگر کتاب حضور چشمگیر شخصیت های داستانی زن است. معمولا در داستان های ایرانی، (بویژه در داستان های سال های قبل) شخصیت ها همه یا بیشتر مرد اند. شاید به همین دلیل است که استاد زنده یاد رضا براهنی دریکی از نوشته هایش(طلادرمس؟) دراین خصوص از عبارت« ادبیات مذکر» نام می برد. خوشبختانه در سال های اخیر شخصیت بسیاری ازداستان های نویسندگان ما زن اند. دررمان رختشو نویسنده ضمن این که ازشخصیت های زن هم استفاده کرده، تعداد زیادی از شخصیت های داستانی کتاب، اساسا زن اند.
بنده خبر دارم که آقای حنیف نازنین برای نگارش کتاب چه سفرها رفته، ازچه زبان دانانی کمک گرفته وکتاب زاییده وپرورش یافته آن رفتن ها وجستن هاست. برای همین تلاش وکنکاش او برای بنده قابل تقدیراست.
- قاسمعلی فراست
🛒 برای تهیه کتاب «رختشو»، در دایرکت پیام دهید.
@KhateMoqadam_admin