🥀🥀🥀🥀🥀
#ختم پدر
هفتم(کاربرد چهلم سالگرد)
#روضه پدر(امام حسین(ع)
#گریز حضرت مسلم بن عقیل(ع)
بسم الله الرحمن الرحیم
یا رحمن و یا رحیم.
السَّلامُ عَلَى الْحُسَيْنِ، وَعَلَىٰ عَلِيِّ بْنِ الْحُسَيْنِ، وَعَلَىٰ أَوْلادِ الْحُسَيْنِ ، وَعَلَىٰ أَصْحابِ الْحُسَيْنِ؛
♦️پدرم یاد تو آرامش این جان من است
♦️ذکر تو جان پدر قوت ایمان من است
♦️تا که رفت سایه ی پر مهر تو از روی سرم
♦️آتش افتاد همان دم به همه بال و پرم
♦️قاب عکست شده بعد از تو پدر همدم من
♦️درد دل با تو بگویم که تویی محرم من
♦️کاش بودی، به قدومت سر و جان میدادم
♦️جان که قابل نبود بهتر از آن میدادم
♦️حیف از دست من آن گوهر دردانه برفت
♦️سرو رعنای من آن اسوه ی مردانه برفت
♦️بعد تو سنگ مزارت شده غم خانه من
♦️گشته تاریک چراغ دل و کاشانه من
♦️ای چراغ دل ما از چه تو خاموش شدی
♦️رفتی ای نور تو با خاک هم آغوش شدی
⬅️مجلس امروزبه مناسبت هفتمین روز درگذشت پدری مهربان برادری دلسوز برگذارگردیده خانواده محترم شما هفت روز جای خالی عزیزتان را احساس می کنید به خدا قسم عزیزان داغ دیده هیچ کس جای بابا را برای شما نمی گیره
امروزهمه دوستان و آشنایان همسایگان و اقشار مردم آمدند در مراسم ختم پدرتان در کنار شما بودند و به شما تسلیت گفتند اما عزیزان داغ
پدر برای دخترها خیلی سخت است ا چون علاقه زیاد به بابا دارند ومیگن دخترها بابای هستند بچه های مرحوم
امروز شما آمدید کنار قبر بابا نشستید از غم پدرناله زدید اما دختر ابا عبدالله تااسم پدر رو می گرفت بهش تازیانه می زدند
یاد شهدا امام شهدا اموات جمع حاضر الخصوص روح این پدر از این مجلس ومحفل فیض ببره حالا دلها اماده شد بریم کربلا به یاد ان
لحظه ای که اقا ابا عبدالله
فرمودند خواهرم زینب تازمانی که صدای تکبیر من می یاد بدان من هنوز زنده ام اما یک وقت دیدند صدای اقا به گوش نمی رسد
🔷همه از خیمه ها بیرون دویدند
🔷ولی سالار زینب را ندیدند
امدند جلوی زلجناح حلقه زدندهر کدام سوالی میکنه یکی سوال میکنه بگو ذوالجناح بابایمان چه شدیکی سوال میکنه بگو ذوالجناح عمویمان عبا س چه شد یکی سوال میکنه ببینم ذوالجناح برادرمان علی اکبر چه شد یک وقت دیدند سکینه امد عنان ذوالجناح به دست گرفت بگو ببینم ذوالجناح تو که بی وفا نبودی آیا آن لحظه ای که بابایم را شهید کردند آیا بهش آب دادند یا نه دیدند ذوالجناح سر به زمین می کوبه یعنی بابایتان را با لب تشنه شهیدش کردند یک وقت ذوالجناح به سمت گودال قتلگاه حرکت کرد زینب وکودکان پشت سر ذوالجناح ای می دویدند ای به زمین می خوردند بلند می شدند تا رسیدند به تل زینبیه عزیزانی که کربلا رفتند میدوند تل زینبیه نزدیک قتلگاه است
اما زبان حالی دارد بی بی زینب
🔶گلی گم کردم می جویم او را
🔶به هر گل می رسم می بویم او را
🔶گل من یک نشانی در بدن داشت
🔶یکی پیراهن کهنه به تن داشت
اما عزیزان درروز عرفه وشهادت حضرت مسلم قرارداریم گریزی هم در این خصوص داشته باشیم همه اموات فیض ببرند اما قربان آبهای تشنه ات برم یا مسلم بن عقیل
زمانى كه حضرت مسلم را بالاي دارالعماره بردند در حال ذكر گفتن بود ،ديدند از گوشه ى چشمش اشك جارى است ،گفتند پسر عقيل اگر شجاعى را مي خواستند مثال بزنند نام تو را مي بردند، چه شده گريه مي كني؟ فرمود گريه ى من براى خودم نيست براى اون آقايي است كه بهمراه خانواده اش عازم اينجاست.
راوى مي گه قبل از شهادت ذكرش عوض شد دائما مي فرمودند السلام عليك يا ابا عبدالله
وقتى مسلم ابن عقيل عليه السلام را با لب تشنه به شهادت رساندند ، بدن مطهرش را ميان كوچه هاى كوفه انداختند و اولين سري كه قبل از سر امام حسين بالاى نيزه رفت سر مطهر حضرت مسلم بود .اما
همه مي دانيم هر سلامى جوابي دارد حضرت جواب سلام مسلم رو داد اونم تو گودال قتلگاه بود، راوى مي گه بدن پاره پاره شده بود تا جايي كه نمي توانست بلند شود ، تكيه زد به نيزه ى غريبي روى دو كنده ى زانو بلند شد ، خون تمام بدن رو گرفته ، همه ى اصحاب روى زمين افتادند يك وقت صدا زد ( يا مسلم ابن عقيل يا هانى ابن عروه ، يا زهير ...)
فَقوموا عَن نَومَتِكُم ايها الكِرام
اي ياران حسين بلند شيد ببينيد حسين تنها شده
يه جمله فرمود دل عالم و آدم رو سوزاند
اِدفَعوا عَن حرمِ رسولِ الله
يا حسين يا حسين يا حسين
لا حول ولا قوة الا باالله العلى العظيم
التماس دعا
منابع
الارشاد ج٢ ص ٦٣
سوگنامه آل محمد ص١٧٨
🥀🥀🥀🥀🥀🥀▪️▪️▪️▪️▪️