قسمت یازدهم زیبایی و تلخی‌های شیرین روزهای کودکی دخترک با ورود او به مقطع راهنمایی و دبستان ولایت فقیه که دیگر با مدرسه نمونه یک حیاط مشترک داشت،به شکل جدیدی خودنمایی می‌کرد...جنگ تحمیلی ایران وعراق در سال‌های سوم و چهارم و پنجم دهه ۶۰، مصادف با کلاس اول و دوم و سوم راهنمایی دخترک و شور و اشتیاق کمک های پشت جبهه و حال و هوای حجله هایی که برای شهدا در مسیر راه خانه تا مدرسه دخترک بود، به مدرسه کشیده میشد و دخترک در هر اقدامی که ترنم و نسیم حال وهوای جنگ و جبهه داشت، پیشقدم بود و همین مطلب اورا مورد توجه مسئولین و معلمان مدرسه خصوصا مربیان پرورشی کرده بود تا جایی که در همان دوران‌ها که فرزندان اقشار مختلف مخالف یا موافق نظام در مدرسه ها درس میخواندند، و حتی با وجودی که محصلین مدرسه ولایت فقیه مثل اسمش تقریبا منحصر به فرد و یک دست بودند ،اما طبق بخش نامه آموزش و پرورش، هر کلاس می بایست یک مامور مخفی داشته باشد، و این مهم به دخترک قصه ما در کلاس دوم راهنمایی محول شد....