قسمت بیستم نگاه به بارم نمرات هر درس امتحان داده شده و شمردن آن ها بعد از رسیدن برگه تصحیح شده به دستش، او را گاه و بی گاه به دفتر مدرسه می کشاند که:خانم اجازه، اینجا مصحح نیم نمره اضافه به من داده...!خانم اجازه، من این سوال رو کامل جواب ندادم اما نمره کامل گرفتم لطفا نمره من را تصحیح کنید...! خانم اجازه، من اینجا جای خالی سوال رو درست نوشتم، اما یادم نمیاد این خطی که روی جواب کشیده شده، به معنی اینه که روی جواب درست خط کشیدم یا این خط قرمز رو به جای نقطه چین گذاشته بودم و بعد جواب رو روی خط قرمز نوشتم، ولی شما احتیاطا این سوال رو از من حساب نکنید و نمره ی من رو کم کنید....این دنیای جدید دخترک و این افکار ناب وتازه اش که حاصل خوندن متون ادبی زیبای داخل وصیت نامه ی شهدا در لحظات آخر ترک این دنیای فانی بود که حاصلش به اینجا می‌رسید که: هرآن کس لذتِ ترکِ لذت بداند، دگر هیچ چیز را لذت نداند، به شدت موجبات خنده و تمسخر اطرافیانش شده بود،حتی گاها دوستان نزدیکش شروع به نصحیت کردن او می‌کردند که چه اصراری داری نمره معدلت را پایین بکشی.... اما دخترک بدون کوچکترین توجهی به حرفهای آنان ،فقط خوشحال بود و سبک بال. چون برای خودش،خورشید امامانِ تقلید دیگری پیدا کرده بود که تمام تقلیدهای گذشته او در شعاع انوار پر فروغشان آب میشد....