🔰خاطره‌ای از دکتر صفوی ✍ علیرضا قائمی نیا این روزها جامعه زبانشناسی ایران داغدار از دست دادن استادی چون دکتر کوروش صفوی هست که از نظر کوشش علمی و اخلاق زبانزد عامه و خاصه بود. از خداوند برای ایشان رحمت و مغفرت می‌طلبم و به همکاران زبانشناس به طور خاص و جامعه علمی ایران به طور عام، فقدان این استاد را تسلیت عرض می‌کنم. این فرصت را مغتنم می‌شمارم تا خاطره‌ای از ایشان را نقل کنم و در ادامه به یک نکته‌‌ی کلی علمی از آن نشست اشاره می‌کنم. ✅بنده از سالها قبل با آثار ایشان آشنا بودم و قلم ساده و روان ایشان را در زمینه معناشناسی و زبان‌شناسی بسیار می‌پسندیدم، هر چند در مورد پاره‌ای از نکات و آراء ایشان نقدهایی هم داشتم. ولی همیشه ایشان را می‌ستودم و هر اثری از ایشان می‌یافتم با ولع می‌خواندم. یک بار در 28 آذر سال 92 جلسه‌ای در دانشگاه علامه طباطبایی تهران با عنوان «معناشناسی و متون دینی» برگزار گردید که محور بحث آن نشست، کتاب حقیر؛ یعنی «معناشناسی شناختی قرآن» بود که ایشان و بنده بحثی را ارائه دادیم. این اولین بار بود که بنده ایشان را از نزدیک دیدم. نخست ایشان کلیاتی در باره معناشناسی شناختی به زبان ساده مطرح کردند و بعد با زبانی بسیار متواضعانه که در استاد دیگری سراغ ندارم، به تعریف این اثر پرداختند و گفتند: «می‌دانم پوست کله شما برای نوشتن این اثر کنده شده است». بعد از جلسه ایشان با مهربانی تمام تشکر کردند و پرسیدند شما اهل کجا هستید؟ عرض کردم: «ارومیه». ایشان گفتند: «عجب من هم اهل اردبیل هستم» و بعد با هم خندیدیم و گفتیم انگار معناشناسان ترک هستند. این برخورد ایشان با حقیر در شرایطی صورت می‌گرفت که با برخوردهای دوگانه رو به رو می‌شدم. برخی از اساتید که چیزی از معناشناسی شناختی نمی‌فهمیدند و ادعای علامه بودن داشتند و در جلسات خود می‌گفتند یک حق طلبه چه حقی داردکه به این بحث‌ها ورود کند. در مقابل، دسته‌ای از حوزویان هم به شدت این مباحث را کفرآمیز می‌دانستند و بنده را به صدها چیز متهم می‌کردند. اما روش و منش دکتر صفوی کاملا متفاوت بود؛ روحیه و اخلاق علمی سرمشق خودش کرده بود. جامعه ایران به خاطر این برخوردهای دوگانه که ریشه‌های سیاسی هم دارد بیمارگونه است و نمی‌تواند رشد علمی داشته باشد. جامعه علمی تواضع و روحیه علمی؛ مانند روحیه و تواضع صفوی، را می‌طلبد. ✅اما نکته‌ای علمی کلی که در آن نشست بر سر آن با ایشان وفاق داشتم و هر دو بر آن تأکید می‌کردیم، این بود که پیوند زبان‌شناسی با متون دینی در ایران منقطع شده و همین امر موجب گردیده زبان‌شناسی در ایران چندان رشد نکند. باری، یکی از زمینه‌ها و بلکه یکی از مهم‌ترین زمینه‌هایی که باید زبان‌شناسی در آن بروز و ظهور داشته باشد و توانایی خود را در تحلیل نشان دهد، متون دینی است که امیدوارم این نکته مورد توجه دوستان علاقه‌مند به زبان‌شناسی و نیز علاقه‌مند به مطالعات دینی قرار گیرد. این نکته اهمیت مطالعات بینارشته‌ای را نشان می‌دهد. بی‌تردید، در مطالعات بینارشته‌ای میان زبان‌شناسی و مطالعات دینی گشایش علمی، هم برای زبان‌شناسی و هم برای مطالعات دینی، وجود دارد. @hekmatebaleghe ———— 👈 فلسفه زبان اسلامی در ایتا 🆔@projectsystem 🌐@kiamojtabaphd