باران که شدى مپرس ، اين خانه کيست سقف حرم و مسجد و ميخانه يکيست ... باران که شدى، پياله ها را نشمار جام و قدح و کاسه و پيمانه يکيست ... باران ... تو که از پيش خدا مى آیی توضيح بده عاقل و فرزانه يکيست ... بر درگه او چونکه بيفتند به خاک شير و شتر و پلنگ و پروانه يکيست ... با سوره ى دل ، اگر خدارا خواندى حمد و فلق و نعره ى مستانه يکيست ... اين بى خردان خويش را خدا مى دانند اينجا سند و قصه و افسانه يکيست ... از قدرت حق ، هرچه گرفتند به کار در خلقت حق ، رستم و موریانه يکيست ... گر درک کنى خودت خدا را بينى درکش نکنى، کعبه و بتخانه يکيست مولانا ♦️https://rubika.ir/Newssandal