«یک پرسش مهم و البته مغفول در یافتن اصلح»
🔹مناظرات و میزگردها عموما در عرصههای اقتصادی، سیاسی، فرهنگی و مانند آن برگزار میشود و حال آنکه یک پرسش مهم در قوه مجریه و دولتی که اتفاقا در ایران، خیلی بزرگ است، وجود دارد؛
«شما به عنوان نامزد ریاست جمهوری، این دولت بزرگ را چگونه اداره می کنید؟ نه ناظر به عرصهها، بلکه خود این دولت به مثابه سازمان عظیم را؟»
🔸این پرسش را برای فهم بهتر میتوان به سوال_مثالهای زیر خرد کرد؟
_ ایده شما برای ارتباط موثر با کارکنان دولت چیست؟
_ رفتار سازمانی شما چگونه خواهد بود؟
_ با کارمندانی که از نظر گفتمانی با شما مخالفند، چگونه برخورد میکنید؟
_ آیا میدانید اراده رئیس دولت تا به پاییندست دولت برسد میتواند با چه موانعی روبرو شود؟
_ در میان میلیونها کارمند دولت، «دستور» تا چه میزان کشش دارد؟
_ آیا میدانید اگر تعدادی از کارمندان فقط در ارجاع نامه های شما چند روز تعلل کنند، چه اتفاقی در نتیجه میافتد؟
_ گروههای ذینفوذ و گروههای ذینفع در وزارتخانهها و استانداریها را چگونه مدیریت میکنید؟
_ تضادهای میان کارکنان دولت را چگونه مدیریت میکنید؟
_ مثلا میدانید دو مدیر کل استانی اگر به تضاد بخورند اساسا اراده شما در یک ایده متوقف میشود؟
_ شکاف مهارتی کارکنان دولت را چه می کنید؟
_ در طول چهار سال، چقدر میتوانید کارمندان این دولت عظیم را جابجا، اخراج، مواخذه یا تنبیه کنید؟
_ چه مقدار همترازی میان کمالگرایی شما با کمالگرایی کارکنان دولت لازم است تا شما موفق شوید؟
_ «عدم قطعیت» یعنی نامطمئن بودن برخی کارکنان به ایدههای شما. میدانید عدم قطعیت چه مقدار کار شما را کند میکند؟
_ میدانید که کارمند قوی، ایده دارد و ممکن است مقابل ایده و دستور شما براحتی مطیع نباشد و کارمند بیایده هرچند مطیع است اما اساسا کاربرد ندارد. با این دوگانه چه میکنید؟
_ «برنامه ریزی بیش از حد» چه مقدار مخل حرکت دولت خواهد بود؟
_ اساسا چهار سال مدیریت دولت با میلیون ها کارمند، چقدر وقت برای تحولگرایی شما باقی میگذارد؟
_ساحت اجرا، چه بایسته هایی دارد؟
🔹اینها فقط بخشی از گره های عادی و پیشروی رئیسجمهور در اداره دولت است.
🔸بنگرید ببینید کدامیک به این پرسشها پاسخ بهتر و البته برآمده از تجربه دارند؟ «اداره» نوعی تجربه زیسته میخواهد.
@ahmad_olyaei