خاطره:
به غیبت کردن و
#حق_الناس خیلی حساس بود. زمانی که من کم سن و سال بودم با صادق برای آنهایی که نیازمند بودند
#غذا و وسایل میبردیم، و صادق خانه آنها را جارو می زد و ظرفهایشان را میشست. آخرین باری که میرفت به
#جبهه ، زن داداشم به صادق گفته بود : آقا صادق شما
#زن و
#بچه دارید، همه ناراحت هستند که میخواهید به
#جبهه بروید،
#شهید گفته بود:
#زن داداش این یک
#تکلیف و وظیفه است که باید برویم،
#اسلام در خطر است و باید بروم، خودم هم ناراحتم ولی باید بروم و از
#اسلام و
#کشورم دفاع کنم.
راوی: باقر سنمار (
#برادرشهید )