کی از همه قشنگ تره؟ مورچه سیاه کوچولو توی باغ قدم می زد که چشمش به پروانه افتاد.پروانه با بال های رنگارنگ روی گل ها پرواز می کرد و شیره ی گل ها را می مکید. مورچه آهی کشید و گفت:« ای پروانه ی قشنگ،کاشکی من هم مثل تو خوشگل بودم!» 🐜🐜🐜🐜🐜🐜🐜🐜🐜🐜 پروانه روی شاخه ی گل سرخ نشست و گفت:« مگر تو خوشگل نیستی؟» مورچه جواب داد:« نه، رنگ من سیاه است.من دوست دارم مثل تو زیبا و رنگارنگ باشم.» 🦋🦋🦋🦋🦋🦋🦋🦋🦋 در همان موقع کرم خاکی خودش را از میان خاک ها بیرون کشید و گفت:« سلام پروانه، سلام مورچه. هر دوی شما زیبا هستید اما من خیلی زشتم. ببینید دست و پا ندارم و بدنم لیز و دراز است.کاش من هم دست و پا داشتم!» پروانه و مورچه به او نگاه کردند و گفتند:« سلام کرم خاکی.تو زشت نیستی .تو یک کرم بامزه ی کوچولویی که روی زمین می خزی و جلو می روی.» 🐛🐛🐛🐛🐛🐛🐛🐛🐛🐛 کرم گفت:« من دلم می خواست مثل پروانه رنگارنگ بودم و پرواز می کردم و با گل ها حرف می زدم. یا مثل مورچه سیاه بودم و تندتند راه می رفتم و کار می کردم.» کفشدوزک خال خالی که روی گلی نشسته بود و غذا می خورد، صدای آنها را شنید و گفت:« سلام بچه ها، من کفشدوزک هستم.تمام حرف هایتان را شنیدم.فکر می کنم همه ی شما زیبا هستید.مورچه ی سیاه، پروانه و کرم، همه ی شما آفریده های خدای دانا و توانا هستید.خدا همه ی شما را زیبا آفریده است.» 🐞🐞🐞🐞🐞🐞🐞🐞🐞🐞 کرم به مورچه نگاه کرد و خندید.مورچه به پروانه نگاه کرد و لبخند زد. پروانه به کفشدوزک نگاه کرد و با خوشحالی گفت:«آفرین کفشدوزک مهربان! تو راست می گویی. همه ی ما زیبا هستیم.» مورچه و کرم و پروانه و کفشدوزک، شروع کردن با هم به شعر خواندن سپاس خدای دانا که آفریده ما را پروانه ی رنگارنگ کرمِ بی دست و پا را کفشدوزک خال خالی این مورچه ی سیا را آنها در باغ بازی می کردند و باغ از صدای خنده و شادی آنها پر شده بود. 👇 https://eitaa.com/koodakman