ایران در مسیر تحول: چالش ها، چشم اندازها و راهکارهای توسعه پایدار. غلامرضا جعفری،پژوهشگر حوزه توسعه ایران ایران،این سرزمین کهن با تمدنی غنی و تاریخی پربار، همواره در گذرگاه تحولات گوناگون بوده است.موقعیت استراتژیک، منابع طبیعی سرشار و نیروی انسانی مستعد،گوهرهای این خاک پر افتخارند.اما افسوس که در دهه‌های اخیر،چالش‌های پیچیده و چندوجهی در عرصه‌های اقتصادی، اجتماعی،زیست‌محیطی و سیاسی،سد راه توسعه‌ای پایدار و فراگیر گشته‌اند. این موانع، نه تنها حال را آشفته کرده‌اند،بلکه آینده‌ای روشن را نیز به مخاطره افکنده‌اند.از این رو،بررسی ژرف این مسائل و ارائه راهکارهایی عملی، مبتنی بر شواهد و تجارب جهانی،ضرورتی اجتناب‌ناپذیر است.توسعه پایدار،فراتر از رشد صرف اقتصادی، پاسداشت محیط زیست، ارتقای عدالت اجتماعی،بهبود کیفیت زندگی و تحکیم نهادهای دموکراتیک را نیز در بر می‌گیرد. چالش‌های بنیادین توسعه ایران چالش‌های توسعه ایران،همچون کلاف سردرگمی به هم تنیده‌اند.این چالش‌ها را می‌توان در چند دسته کلی طبقه بندی کرد: چالش‌های اقتصادی: تورم مزمن، بیکاری گسترده، وابستگی نفتی،فساد ساختاری، ناکارآمدی نظام بانکی،فرار سرمایه، تحریم‌ها، و تزلزل بازارها،اقتصاد ایران را به ورطه رکود کشانده‌اند. چالش‌های اجتماعی: نابرابری طبقاتی،شکاف نسلی، مهاجرت، حاشیه‌نشینی،بحران هویت فرهنگی،آسیب‌های اجتماعی، کاهش مشارکت سیاسی و نارضایتی عمومی، انسجام اجتماعی را تضعیف کرده‌اند. چالش‌های زیست‌محیطی:کم‌آبی،آلودگی هوا، تخریب جنگل‌ها، فرسایش خاک، نابودی تنوع زیستی، تغییرات اقلیمی و سوء مدیریت منابع،سلامت جامعه و پایداری زیست بوم را به خطر انداخته‌اند. چالش‌های مدیریتی و نهادی:ضعف ساختارها،فساد اداری، بروکراسی پیچیده،تصمیمات غیرشفاف، عدم پاسخگویی، نبود برنامه‌ریزی بلندمدت و فقدان نهادهای دموکراتیک، نظام حکمرانی را ناکارآمد ساخته‌اند. راهکارهای عملی برای دستیابی به توسعه پایدار برای برون‌رفت از این چالش‌ها و نیل به توسعه‌ای پایدار، اتخاذ رویکردی جامع،نوآورانه و هم‌افزا ضروری است. این راهکارها باید بر پایه اصول علمی،تجارب جهانی و ظرفیت‌های داخلی کشور استوار باشند: اصلاحات اقتصادی ژرف:حذف شش صفر از پول ملی، سرآغاز راه است.اصلاح ساختاری نظام بانکی، مالیاتی، پولی و ارزی، مهار تورم، جذب سرمایه،کاهش وابستگی نفتی، توسعه صادرات غیرنفتی،حمایت از تولید ملی و بهبود فضای کسب و کار، از اولویت‌هاست. توسعه سرمایه انسانی: آموزش با کیفیت، تقویت مهارت‌ها، حمایت از نوآوری،ارتقای سلامت عمومی، توسعه پژوهش و توانمندسازی زنان، بهره‌وری نیروی کار و رفاه جامعه را تضمین می‌کند. مدیریت پایدار منابع طبیعی:حفاظت از منابع آبی، کاهش آلودگی هوا،توسعه انرژی‌های تجدیدپذیر، جلوگیری از تخریب جنگل‌ها، مدیریت پسماند و آموزش زیست‌محیطی،سلامت جامعه و پایداری توسعه را تضمین می‌کند. اصلاح نظام حکمرانی: شفافیت، پاسخگویی، مبارزه با فساد، تسهیل فرایندها،تقویت نهادهای دموکراتیک، مشارکت مردم و حاکمیت قانون،اعتماد عمومی و توسعه سیاسی را ارتقا می‌دهد. بررسی منطقی انتقال پایتخت:انتخاب پایتخت جدید، باید بر پایه معیارهای علمی و کارشناسی، با در نظر گرفتن عوامل جمعیتی،اقتصادی، زیست‌محیطی و امنیتی صورت گیرد. می‌توان به جای تمرکز بر یک پایتخت واحد، به ایجاد پایتخت‌های موضوعی نیز اندیشید. ادغام ساختارهای مدیریتی: ادغام وزارتخانه‌های انرژی و محیط زیست در یک نهاد واحد،هماهنگی و کارایی را افزایش می‌دهد. نقش مشارکت همگانی در توسعه پایدار توسعه پایدار،نیازمند مشارکت فعال دولت،بخش خصوصی و مردم است.دولت با سیاست‌گذاری دقیق،بخش خصوصی با سرمایه‌گذاری و نوآوری،و مردم با مسئولیت‌پذیری و مشارکت‌جویی،می‌توانند در این مسیر گام بردارند.پرهیز از شتاب‌زدگی و توجه به خرد جمعی،از الزامات مدیریت است. نکته‌های پایانی: حذف شش صفر،بدون اصلاحات ساختاری،گرهی از کار نمی‌گشاید. انتقال پایتخت،نیازمند تدبیر و بررسی دقیق است. ادغام وزارتخانه‌ها،هماهنگی و کارآمدی را افزایش می‌دهد. پرهیز از سیاست‌های خلق‌الساعه، ضرورتی اجتناب‌ناپذیر است. توسعه پایدار،نیازمند مشارکت همگانی است. توسعه سرمایه انسانی،کلید توسعه است. حفاظت از محیط زیست،ضامن پایداری است. اصلاح نظام حکمرانی،راهگشای توسعه است. توسعه پایدار در ایران،فرآیندی پیچیده و زمان‌بر است که نیازمند تعهد بلندمدت،برنامه‌ریزی دقیق،مشارکت همگانی و اصلاحات ساختاری عمیق است.دولت با سیاست‌گذاری شفاف و مبتنی بر شواهد،بستر توسعه را فراهم می‌کند.بخش خصوصی با سرمایه‌گذاری مسئولانه و مردم با مشارکت فعال، در این مسیر سهیم خواهند بود.توجه به نظرات کارشناسی و خرد جمعی،ازالزامات تحقق توسعه پایدار است.