📚
#داستان_شب
بدگویی
یکی نزد حکیمی آمد و گفت: خبر داری فلانی دربارهات چهقدر غیبت و بدگویی کرده؟
حکیم با تبسم گفت: او تیری را به سویم پرتاب کرد که به من نرسید؛ تو چرا آن تیر را از زمین برداشتی و در قلبم فرو کردی؟
📚 هرشب یک داستان جذاب و زیبا
┄┄┅┅┅●~❁~●┅┅┅┄┄
به کانال محله ی بزرگ کوشکنو بپیوندید
@kooshkeno