0⃣7️⃣1️⃣ قصه شب 💠 قصه‌ مسواک خوب ایلیا کوچولو ✍️ نویسنده: محمد رضا فرهادی حصاری 🔷 مناسب سن ۴ سال به بالا 💠 هدف قصه: تشویق کودکان به رعایت بهداشت دهان و دندان و مسواک زدن 🔶 روزی روزگاری توی یه آشپزخونه کوچولو که گوشه‌ای از یه خونه نقلی بود، مسواک کوچولویی به همراه چند تا دیگه از دوستاش و یه خمیر دندون باهوش زندگی می‌کرد. اسم این مسواک کوچولو، صورتی بود. 🔷 اون با بقیه دوستاش توی یه لیوان سبزرنگ و گُل گُلی و زیبا زندگی می‌کردن. ♦️ مسواک مهربون قصه ما توی این دنیای به این بزرگی فقط یه آرزو داشت، این‌که بتونه دندون ایلیا رو خوب تمیز کنه تا اون هم مثل بقیه، دندون‌های تمیز و سفیدی داشته باشه، ولی ایلیا به مسواکش هیچ توجهی نداشت. انگار که اون رو نمی‌دید. 🔹 برای همین هم صورتی خیلی دلش گرفته بود و غصه می‌خورد. یه روز از روزهای خوبِ خدا، مسواک کوچولو یه نگاهی به خمیر دندون و بقیه دوستانش کرد و گفت: خوش به‌حالتون! شما دندون‌ها رو تمیز می‌کنین ولی من از روزی که اینجام، حتی یه بار هم استفاده نشدم. 🔻 مسواک بنفش که قدش از صورتی بلندتر بود، خیلی آروم سرش رو نوازش کرد و گفت: مسواک کوچولو غصه نخور، شاید نمی‌دونه تو چه دوست خوبی هستی، شاید نمی‌دونه مسواک زدن چه قدر مهمه. ❇️ ادامه قصه در لینک زیر👇👇 https://btid.org/fa/news/208172 📣📣 هرگونه انتقاد، پیشنهاد و یا کمک در تولید قصه بهتر را با آیدی @T_Child در میان بگذارید 📎 📎 📎 📎 کودک شاد🍀 🌱https://eitaa.com/koudakshad 🔰 معاونت تبلیغ و امورفرهنگی حوزه‌های علمیه 🌐 btid.org