❥✦ روایت بیستم گفتگوی امام حسین ؏ با عمربن‌سعد 🔰 امام حسین ؏ عمرو بن قرظه انصاری را نزد عمر بن سعد فرستاد و به او پیغام داد که می‌خواهم امشب تو را در میان دو اردوگاه ملاقات کنم. شب هنگام، حسین ؏ و ابن سعد هر یک با همراهی بیست سوار به محل ملاقات آمدند؛ حضرت به جز برادرش ابوالفضل العباس ؏ و فرزندش علی اکبر ؏، از سایر یاران خود خواست تا فاصله بگیرند. ابن سعد نیز فرزندش حفص و غلامش را نگاه داشت و به دیگران دستور داد تا عقب بروند. ✨❖ در این دیدار حسین ؏ به او فرمود:...از این خیال و اندیشه ناصواب در گذر و راهی که صلاح دین و دنیای تو در آن است، اختیار کن... ⚫️ عمر قبول نکرد و حسین ؏ چون چنین دید فرمود: «خداوند تو را هلاک سازد و در روز قیامت نیامرزد؛ امید دارم که به فضل خدا از گندم ری نخوری» سپس بازگشت. 📚 مقتل‌الحسین خوارزمی، ص۲۴۵ ❖✨ أَلسَّلامُ عَلى غَریبِ الْغُرَبآءِ أَلسَّلامُ عَلى شَهیدِ الشُّهَدآءِ 😭😭😭 ••●✦✧✦✧✦●•• ⚠️ عمر سعد ملعون یقین داشت که حق با ابی عبدالله الحسین ؏ است، اما... حکومت ری برایش محبوب‌تر از امام زمانش بود... خیلی عمیق به فکر فرو برویم... ⚠️⚠️ چه چیز ما را از امام زمانمان دور نگه داشته... نکند چیزی برایمان محبوب‌تر از مولا شود!!! ━━━ ━━━ ━━━ ━━━ ━━━ ‌✌️لشڪر صاحب الزمان ﴿عج﴾ ↡↡ @Lashkar_sahebazzaman