انا لله و انا الیه راجعون
خواهر رزمنده، امدادگر جبهههای غرب کشور
" سرکار خانم مریم قاضیان "
پس از تحمل سالها بیماری، دعوت حق را لبیک گفت و به دیدار حق شتافت و امروز به خاک سپرده شد.
در بیان عظمت خدمت و مجاهدت او همین بس که میان اندک روایتی که از ایشان باقیمانده است، میبینیم که میگوید:
در تمام جنگ تحمیلی در سنندج بودم و طی این هشت سال سی روزش را در تهران نبودم.
برادران و خواهرانی که جبهههای غرب را تجربه کردهاند به خوبی به نقش کلیدی و موثر این خواهر مومنه و جهادگر شهادت میدهند.
آلبوم عکسهایی که پر بودند از پیکرهای خونین و مثله شهدایی که خواهر قاضیان آنها را تجهیز و برای انتقال آماده کرد گواه آشکاری بر عمق رشادت و سلحشوری این بانوی مومن ایرانیست.
مریم قاضیان
گمنام خدمت کرد، گمنام زیست و آرام و بیهیاهو آرام گرفت.
یک عمر مجاهدت مومنانه، و یک عمر یاری کردن دین خدا
او را به نتایجی معرفتی رسانده بود که قابل بیان نیست.
در اوج بیماری، شدت درد و ناتوانی
لحظهای و کمتر از لحظهای
بیقراری، شکایت، واگویهای از او دیده نمیشد.
آرامش، سکینه و طمانینه، لبخند و احترام
شاید تنها یکی از نتایج بندگی خالصانه او بود.
بیشک برادران شهیدش او را تا عرش بالا خواهند برد، جایی که او را بهتر و بیشتر میشناسند و خاطرات خوشی با او دارند.
طوبی لهم و حسن مآب.
شادی روح این بانوی مخلص، فاتحهای هدیه فرمایید.
*متاسفانه بنده این عزیز را نمیشناختم. متن، نوشته خواهر محقق و نویسنده بزرگوار، خانم سیده اعظم حسینی ست. سپاس از او و شما و درود بر ارواح مطهر شهدا و راویانشان
https://eitaa.com/lashkarekhoban