ای سیر إلی الله و رسیدن به وادی حیرت و مقام حق الیقینی، در خطاب به حضرت معبودِ محبوب، عرضه می‌دارند: هر آن کس که در خَم زلف تو آویخت و در مسیر عبودیت قدم نهاد، اگر چه از چاه زنخدان تو و قرارداشتن در محدودیت‌ها آزاد شد، ولی این پایان کار نبود بلکه تماماً در دام توجه و تعلق قلبی به تو قرار گرفت و تجلیات انوار تو تمام وجود او را در قبضه خود قرار داد و او را از خود بی‌خود کرد. 🌸آن شد ای خواجه که در صومعه بازم بینی    🌸کار مابا رخ ساقی و   لب جام افتاد 🔺این‌که ای خواجه مرا همواره در صومعه می‌یابی و ملاحظه می‌کنی کار ما با رخ ساقی و لب جام افتاده است، همه و همه ریشه در عکس روی حضرت محبوب داشت که در ابتدای انقلاب و در دفاع مقدس در جام افتاد و ما گمان می‌کردیم آن پایان راه است، نگو که آن تازه شروعی بود و باید کار به این‌جاها کشیده می‌شد تا آن شور و شوق معنوی از آنِ ما شود و کار ما به جای عبادات غایبانه، به عبادات عاشقانه بکشد و در اُنس با حضرت محبوب از جام تجلیات قرب او بهره‌مند شویم. راهی که با انقلاب اسلامی گشوده شد و در همان ابتدا با احوالاتی روبه‌رو شدیم که در انتها و از طریق صبر و خودداری بعضی ها به آن رسیدند و آن هایی که همچنان این مسیر را ادامه دهند به آن می رسند. آری! «کربلای جبهه‌ها یادش بخیر»، ولی آن عکس روی حضرت محبوب بود تا ما تاریخ انقلاب اسلامی را شروع می‌کردیم و حال باید در کنار آن حال و حضور به حکمتی بیندیشیم که جمع بین عقل و عشق است تا بتوانیم ماورای تاریخ مدرن در جهان حاضر شویم و بدانیم در دل بستر تاریخی انقلاب اسلامی صومعه‌ای در پیش است و آن همان حق الیقین تاریخی است.   🌸زیر شمشیر غمش رقص‌کنان باید رفت          🌸کان که شد کشته او نیک سرانجام افتاد 🔺حال که چنین است و کارِ حضور در محضر او بالاخره کار را به آن‌جا می‌کشاند که کار ما با رخ ساقی و لب جام می‌افتد، پس باید در میدان غمِ عدم انس با او که فعلاً پیش آمده، بی‌باکانه و شجاعانه جلو رفت و ترس به خود راه نداد، زیرا آن کسی که کشته راه او شد در این ظلمات به سرانجام نیکی نایل می‌شود، وقتی همچنان در تاریخی که با انقلاب اسلامی شروع شده هیچ سستی و تردید به خود راه ندهد، زیرا دیدیم آن شهیدانی که در بستر حضور در تاریخ انقلاب اسلامی خود را ذیل اراده الهی قرار دادند، چگونه به سرانجامی رسیدند که در آینده مزار آن‌ها قبله عاشقان و دلسوخته‌گان خواهد شد.   🌸هر دَمَش با من دلسوخته لطفی دگر است    🌸این گدا بین که چه شایسته انعام افتاد 🔺آری! وقتی مسیر را درست تشخیص دادیم و معلوم شد در چه تاریخی حاضر هستیم و زمانه چه زمانه‌ای است و اراده حضرت حق به چه موضوعی نظر دارد و خود را ذیل آن اراده قرار دهیم؛ با انواع تجلیات روبه‌رو می‌شویم و هر لحظه در جهان تازه و تازه‌تری حاضر می‌گردیم به همان معنایی که جناب حافظ می‌فرمایند حضرت محبوب هر لحظه با او که در دل‌سوختگی نسبت به خداوند قرار دارد، با لطفی روبه‌رو می‌شود و در فقر ذاتی‌اش شایسته انس آن‌چنانی با خدا می‌شود که خود را در بیکرانه حضور خداوند می یابد.   🌸صوفیان جمله حریف‌اند و نظرباز ولی      🌸زین میان حافظ دلسوخته بدنام افتاد 🔺صوفیان که مسیر سلوک إلی الله را طی می‌کنند، همگی توان چنین انسی را دارا هستند و در افق نگاه‌شان حضرت محبوب را نظاره می‌کنند و این منحصر به حافظ دلسوخته نیست که شایسته چنان انعامی شده و در نگاه زاهدان ظاهرگرا بدنام گشته، به آن معنا که چرا یاران اصیل انقلاب سادگی کردند و خود را در زمره بهره‌مندان از رانت و حقوق نجومی بگیر قرار ندادند، غافل از آن‌که انقلاب اسلامی چنین یاران دلسوخته کم ندارد و تازه این اول کار است. راه‌های بسیار با برکتی در پیش است تا آن‌جایی که صفای اولیه با عمقی بیشتر برمی‌گردد و انسان آخرالزمانی که عالی‌ترین درک از توحید را داراست، طلوع می‌کند.[1] والسلام علیکم و رحمة الله و برکاته 🔸[1] - حضرت سجاد«علیه‌السلام» می‌فرمایند: «إِنَّ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ عَلِمَ أَنَّهُ يكُونُ فِي آخِرِ الزَّمَانِ أَقْوَامٌ مُتَعَمِّقُونَ‏ فَأَنْزَلَ اللَّهُ تَعَالَي «قُلْ هُوَ اللَّهُ أَحَدٌ» وَ الْآياتِ مِنْ سُورَةِ الْحَدِيدِ «إِلَي قَوْلِهِ وَ هُوَ عَلِيمٌ بِذاتِ الصُّدُورِ» فَمَنْ رَامَ وَرَاءَ ذَلِكَ فَقَدْ هَلَك»، خداى عزّوجلّ مى‏دانست كه در آخرالزمان مردمانى مى‏آيند بسيار عميق، لذا سوره «قُلْ هُوَ اللّهُ اَحَد» و آياتى از سوره حديد را تا «وَ هُوَ عَليمٌ بِذاتِ الصُّدُور» فرو فرستاده و هركه ماورای آن‏ها را خواهد هلاك گردد.(الكافى، ج 1، ص 91) 💠http://lobolmizan.ir/hafez/1812 کانال لب المیزان 📱 @lobolmizan کانال صدای لب المیزان 📱 @sound_lobolmizan