و در همین راستا باید پشت کار مداوم رهبر معظم انقلاب«حفظه‌الله» را در مطالعه رُمان‌های جهان غرب فهمید، به آن معنا که باید در جهان امروزحاضر بود تا بودنِ آخرالزمانی خود را و سیاستی که در این دوران باید دنبال کند درک نماید که همان در جهان بودن است در عین قدسی‌بودن. رهبر معظم انقلاب هم در ۱۴ خرداد سال ۹۹ جمله‌ای در رابطه با حضرت امام خمینی«رضوان‌الله‌تعالی‌عليه» دارند که می‌توانیم در همین فضا روی آن فکر کنیم. می‌فرمایند: «یک نمونه‌ی دیگر از این تحوّل در نگاه به دین و مسائل دینی، پافشاری بر تعبّد بود در عین نگاه نوگرایانه به مسائل؛ یعنی امام، یک فقیه نوگرا، یک روحانی نوگرا بود؛ به مسائل با چشم نوگرایانه نگاه میکرد؛ در عین حال به شدّت پابند به تعبّد.»، منظور از نگاه نوگرایانه آیا همان خرد و سیاستی نیست که انسان در عین تعبد به معادلات جهانی که در آن زندگی می‌کند، متوجه آینده قدسی بشر آخرالزمانی باشد؟  7- مسئله بودنِ امروزین ما: مسئله ایران و مسئله شخصیت امام خمینی«رضوان‌الله‌تعالی‌علیه» در این تاریخ و انسانی که به عنوان انسان سیاسی در افق انقلاب اسلامی باید باشیم، مسئله بودن امروزین ما می‌باشد. بودنی که اخلاق او تجلی وجودِ ذاتی او و وجودِ تاریخی او است. ناکارآمدی تذکرات اخلاقی به جهت نگه‌داشتن انسان‌ها با خدای دیروز است، غافل از چشم‌اندازی که با انقلاب اسلامی  در مقابل ما گشوده شده است. به همان معنایی که در قرآن داریم: «كُلَّ يَوْمٍ هُوَ في‏ شَأْن‏»، خداوند در هر روز و روزگاری در شأنی در صحنه است.  8- نه نفی جهان مدرن و نه بیرون از آن: حضرت امام خمینی«رضوان‌الله‌تعالی‌علیه» چه افق و چشم‌اندازی در این تاریخ مقابل ما قرار دادند تا ما از خِرد جهان مدرن و احساس حضور جهانیِ بشر مدرن بیگانه نباشیم و در عین حال از ذات انسانی و هویت قدسی خود بهره‌مند گردیم؟ این نوع بودن با توجه به انقلاب اسلامی به عنوان یک تاریخ، برای ما پیش می‌آید و آنی می‌شویم که خود را در دفاع مقدس احساس کردیم. خِردی که نه عین جهان مدرن بود و نه بیرون از آن. نفی جهان مدرن و یا فروافتادن در آن، هیچ‌کدام آن بودنی نیست که حضرت امام متذکر آن شدند.    9- بودن آخرالزمانی چه بودنی است؟ شرایط اخلاقی مورد نیاز امروز ما، مجموعه‌ای از دستورالعمل‌های معین و مدوّن نیست. تمدن نوین اسلامی و انسان سیاسی در افق انقلاب اسلامی نیز با صدور دستورالعمل و بخشنامه پیش نمی‌آید، بلکه باید ندایی از درون جانِ اهل نظر و علم در داده شود که آن‌ها را به فردا بخواند. آن‌ها اگر بتوانند به فردا نظر کنند و از چشم‌اندازی که در مقابل‌شان گشوده شده چشم برندارند، به سمت آن حرکت می‌کنند و در بودنی خود را احساس می‌کنند که بودنی است به وسعت بودن آخرالزمانی انسان، و حضرت امام«رضوان‌الله‌تعالی‌علیه» متذکر این «بودن» بودند و در همین راستا نظر به ظهور حضرت مهدی«عجل‌الله‌تعالی‌فرجه» داشتند و این‌که انقلاب اسلامی را مقدمه ظهور آن حضرت می‌دانستند، فرمودند: إن‌شاءالله تشریف بیاورند تا این انقلاب را تقدیم‌شان کنیم.  10- حرف اصلی: با توجه به آنچه گذشت، آیا نباید انقلاب اسلامی و ایران در راستای بودنِ امروزینِ ما در این تاریخ مسئله اصلی ما و اصیل‌ترین وجه وجودی ما باشد که در راستای شخصیت حضرت امام«رضوان‌الله‌تعالی‌علیه» آن را دنبال کنیم؟ آیا سیاستمداری و تفکر اجتماعی در بهترین نحوه بودنش، چنین بودنی نیست؟ 11- آغازی به سوی گشوده‌شدن در هستی خود: آن‌جایی که پای رهانیدن و نجات انسان در میان است، از روحیه قبیلگیِ فکری و یا روحیه مدرنِ غیر قدسی، کاری ساخته نیست، مگر آن‌که این انسان پیشاپیش به نسبت بنیادین هستیِ خود، که عین ربط به هستی است، نائل آید و تا آن‌جاهایی که به خودش مربوط است، از جانب خودش به سوی گشوده‌داشتن خویش در ساحت حضور در هستی، آغاز کرده باشد                 السلام علیکم و رحمة الله و برکاته   🌐https://lobolmizan.ir/special-post/953 کانال لب المیزان 📱 @lobolmizan کانال صدای لب المیزان 📱 @sound_lobolmizan