کنیم تا خود راه بگویدت که چون باید رفت این درسته آیا ؟ ✅باسمه تعالی: سلام علیکم: «چه خوش صید دلم کردی، بنازم چشم مستت را / که کس آهوی وحشی را از این خوشتر نمی‌گیرد». تنها می‌توانم عرض کنم آفرین به این نحوه نگاه نسبت به حضوری که ما باید در این عالم نسبت به خود و نسبت به حقیقت داشته باشیم و در عالم انتظار، متوجه باشیم در مسیر، آری! در مسیر است که ما نسبت به حقیقت گشوده می‌شویم و حقیقت نیز نسبت به ما گشوده می‌گردد و بودن خود را در آغوش حقیقت و حقیقت را در هستیِ خود احساس می‌کنیم. همه مشکل بشر امروز آن است که گمان می‌کند حقیقت، اُبژه‌ای است که بیرون از خودمان باید در آن دورهایِ دور به او برسیم. در حالی‌که «معشوق همین‌جاست همین‌جاست». به گفته جناب فیض کاشانی  گفتم رخت ندیدم گفتا ندیده باشی گفتم ز غم خمیدم گفتا خمیده باشی گفتم ز گلستانت گفتا که بوی بردی گفتم گلی نچیدم گفتا نچیده باشی گفتم ز خود بریدم آن باده تا چشیدم گفتا چه زان چشیدی از خود بریده باشی گفتم لباس تقوی در عشق خود بریدم گفتا به نیک نامی جامه دریده باشی گفتم که در فراقت بس خونِ دل که خوردم گفتا که سهل باشد جورم کشیده باشی گفتم جفات تا کی گفتا همیشه باشد از ما وفا نیاید شاید شنیده باشی گفتم شراب لطفت آیا چه طعم دارد گفتا گهی ز قهرم شاید مزیده باشی گفتم که طعم آن لب گفتا ز حسرت آن جان بر لبت چه آید شاید چشیده باشی گفتم بکام وصلت خواهم رسید روزی گفتا که نیک بنگر شاید رسیده باشی خود را اگر نه بینی از وصل گل بچینی کار تو فیض این‌ست خود را ندیده باشی آری! «گفتا که نیک بنگر، شاید رسیده باشی». نسبت ما با حقیقت، همیشه همین‌طور بوده و هست. همراهی با آنچه گفتید بیش از آنی است که بنده عرض کردم. عرایضی تحت عنوان «انقلاب اسلامی، انتظار، وارستگی» در حال تنظیم است. امید است که در آن متون بتوانیم با همدیگر گفتگویی داشته باشیم. موفق باشید          🌐http://lobolmizan.ir/quest/34142 🔻کانال لب المیزان ‌ 📱 @lobolmizan 🔻کانال صدای لب المیزان 📱 @sound_lobolmizan