🌸 🌸استاداصغرطاهرزاده 💠سوال شماره ۳۵۰۵۲ ⁉️من قبلاً به مدت 5سال شمال زندگی میکردم و عاشق خدا بودم به طوری که اصلا روی زمین راه نمی‌رفت م عاشقانه میپرستیدمش تا اینکه یه اتفاقی افتاد و خدا من رو فرستاد اصفهان و تمام وجودم به لرزه افتاد دنبالش می گشتم زار زار گریه میکردم و اون رو میخواستم . بعد فهمیدم چرا و بحث های شما رو دنبال کردم . اما قبلاً از فضای سبز و جنگل و رود خونه خیلی لذت میبرم الان اصلا دوست ندارم و اگه مجبور بشم برم حتی نزدیکش هم که بشم انگار می‌خوام بمیرم و زجر میکشم . و رابطه م با ائمه . عذاب وجدان دارم خودم رو مقصر می‌دونم فکر میکنم فقط فقط من مقصر هستم توی زجر های که کشیدند به خاطر من همه ی این اتفاقات افتاده . ✅باسمه تعالی: سلام علیکم: به ما توصیه شده است: «ره چنان رو که رهروان رفتند». آری! با تعادلی که بین خود و خدا و بین خود و خلق و بین خود و عالم وجود، به وجود می آوریم به وسعت لازمی که در شأن ما می باشد می رسیم. موفق باشید 🌐http://lobolmizan.ir/quest/35052 🔻کانال لب المیزان ‌ 📱 @lobolmizan 🔻کانال صدای لب المیزان 📱 @sound_lobolmizan