🌺شرح 🌺 🔺عیدفطر وحضوری دیگر 🔮استاد اصغر طاهرزاده  چه‏ مستى‏ است‏ ندانم‏ كه رو به ما آورد       كه بود ساقى و اين باده از كجا آورد؟ چه راه می زند اين مطربِ مقام ‏شناس‏           كه در ميان   غزل   قول آشنا آورد تو نيز باده به چنگ آر و راه صحرا گير    كه مرغ نغمه ‏سرا ساز خوش نوا آورد رسیدن گل نسرین به خیر و خوبی باد          بنفشه شاد کش آمد، سَمَن صفا آورد دلا چو غنچه شكايت ز كار بسته مكن‏         كه بادصبح نسيم گره‏ گشا آورد علاج ضعف دل ما كرشمه ساقي‌ست‏               برآر   سر  كه  طبيب آمد و دوا آورد مريد پير مغانم ز من مرنج اى شيخ‏              چرا كه وعده تو كردى و او بجا آورد به تنگ چشمی آن ترک لشکری نازم         که حمله بر من درویش یک قبا دارد فلك غلامى حافظ كنون بطوع كند              كه التجا به در دولت شما آورد 🔻🔻🔻🔻🔻🔻🔻🔻🔻 🌸 چه‏ مستى‏ است‏ ندانم‏ كه رو به ما آورد      🌸كه بود ساقى و اين باده از كجا آورد؟ آری! حکایتِ حضوری است گشوده و گسترده که به سراغ جناب حافظ آمده، حضوری که تمام وجود او را در بر گرفته، بدون آن‌که معلوم شود ساقی و بنیان آن حضور چه می‌باشد و چرا پیش آمده؟ و این راز همه احوالات ایمانی است که ناگهان انسان با آن‌ها روبه‌رو می‌شود و جناب حافظ متوجه چنین حضوری می‌شود که مردم را فرا گرفته و می‌گوید: چه مستی است که به ما رو کرده و متوجه ما شده است؟ به طوری که او از شوقی که در خود احساس می‌کند، به‌خصوص که نوعی یگانگی نسبت به این شور ایمانی در خود و در دیگران احساس می‌نماید، آن را گزارش می‌کند. آیا این همان حضور و شوری نیست که در عید فطر سراغ روزه‌داران می‌آید و هرکس آن را تجربه می‌کند؟ حضور و شوری از سر رحمت و موهبت الهی، امری فوق آنچه قابل مقایسه با سی روز روزه‌داری باشد. 🌸چه راه می زند اين مطربِ مقام‏ شناس‏           🌸كه  در  ميان  غزل قول آشنا آورد این مطربِ مقام‌شناس، چه نوایی است که می‌زند که در میان انواع موسیقی‌ها، آن نوایی را می‌نوازد که قصه جان ما می‌باشد و احساس می‌کنیم چه اندازه در این حضور به خود نزدیک و نزدیک‌تر شدیم. آیا این همان عیدی نیست که در عید فطر به عنوان ساغری بلندمرتبه‌تر از حاصل سی روزه برای مسلمین پیش آمده تا زندگی را در بودنی اصیل تجربه کنند؟[1] 🌸صبا به‌خوش‏خبرىِ هدهد سليمان است‏ 🌸كه مژده طرب از گلشن سبا آورد شرایط چنان خوش است که صبا همانند هدهد که به سلیمان خبرهای خوبی از خطه سبأ و سرزمین بلقیس داده، خبرهای خوبی را به میان آورده و افقی از نورِ توحید را گشوده است که مژده است از عالم الوهیت و ربوبیت از طریق صبا و از گلشن سبا، یعنی عالم اسماء و صفات الهی و شور و شیدایی که به سراغ انسان می‌آید.   🌸تو نيز باده به چنگ آر و راه صحرا گير    🌸كه مرغ نغمه ‏سرا ساز خوش نوا آورد حال که همه چیز حکایت از آن دارد که ساحتی دیگر طلوع کرده و ایمانی بعد از ایمانی جان‌ها را فرا گرفته، مواظب باش از این حضور عقب نمانی، با درک موقعیت و آگاهی از آنچه به عنوان ایمان پیش‌ آمده. فرصت، فرصت خوبی است و مرغ نغمه ‌سرا ساز خوش‌نوا آورده تا تو نیز با روحانیتی توحیدی و شوق ایمانی متوجه فردا و فرداها باشی و راه صحرای آینده توحیدی را مدّ نظر آوری که همان درک حضور تاریخی است ذیل اراده الهی، و این نهایت حضور است در «اکنون بیکرانه ابدی خود». 🌸رسیدن گل نسرین به خیر و خوبی باد          🌸بنفشه شاد کش آمد، سَمَن صفا آورد خدای را سپاس که شرایطی به میان آمده که کاملاً بهاری و جان‌فزا می‌باشد. «با رسیدن گل نسرین، و امیدواری به خیر و خوبی، شرایطی که بنفشه نیز با شادی و شادمانی آمده و سمن یعنی گل یاسمن با خود صفا و صمیمیت آورده.» تا از موقعیتِ پیش‌آمده که عید مسلمین است، محروم نگردیم و چنین حضوری را پاس داریم و به عزمی بزرگ بیندیشیم. گویا مرشدی معنوی با اشارات خود ما را متوجه افقی زندگی‌ساز می‌کند.  🌸دلا چو غنچه شكايت ز كار بسته مكن‏         🌸كه باد صبح   نسيم  گره‏ گشا آورد حال با توجه به آنچه پیش آمده، ای دل از کار بسته، چون غنچه که هنوز به صورت گل شکفته نشده، شکایت مکن، زیرا که باد صبا نسیم گره‌گشایی آورده. درست است که هم‌اکنون تو نیز مانند غنچه‌ای ناشکفته می‌خواهی گشوده شوی و فعلاً در قبض هستی، ولی متوجه باش که باد صبح نسیم گره‌گشا آورده و با انبساط آن گشایش‌هایی در راه است. مهم آن است که موقعیت پیش آمده را درک کنی و بیابی. خبری مهم‌تر از آنچه تو در نظر داری، در پیش است که همان کرشمه حضرت ساقی است و در بیت بعدی متذکر چنین حضوری می‌شود و می‌گوید: 🌸علاج ضعف دل ما كرشمه ساقي‌ست‏               🌸برآر  سر كه طبيب آمد و دوا آورد