خطاب میکند و آن ملت آن معنا را از خود میکند و حاضر میشود با آن زندگی کند و به آن آری بگوید.
تدبّر و توجه به پشت صحنه رخداد تاریخی
7- ما در انقلاب اسلامی در همراهی با عارفی بزرگ یعنی حضرت روح الله«رضواناللهتعالیعلیه» در داخل رخدادِ حقیقت این دوران قرار گرفتهایم، قبل از آنکه فکر کنیم چگونه باید به آن باور داشته باشیم. با پیشفهمهایی که در میدان بود نسبت به امور معنادار و معنوی که در «سنت» رخ مینمایاند و در افق درونی انسانها عالَمی را به آنها عطا میکند و انسانها در آن عالَم از خود، فهمی خاص پیدا میکنند و امروز وظیفه ما جهت تفسیر این رخداد، توجه به پشتِ صحنه آن است تا بیرون از فرهنگ مدرنیته، فهم تازهای از خود پیدا کنیم و وارد تاریخی اثرگذار شویم و اینجا است که نیازمان به آموزهها و معارف عرفانی و حکمت متعالیه صدرایی در بستر «اصالت وجود» به میان میآید.
شهداء و شنیدن ندای بیصدای این تاریخ
8- ندای بیصدای وجود، از ما گوش خاصی را طلب میکند. شهداء ندای بیصدای وجود این تاریخ را ذیل حضور حضرت روح الله«رضواناللهتعالیعلیه» شنیدند. به همان معنایی که رسول خدا«صلواتاللهعلیهوآله» میفرمایند: «إِنَّ لِرَبِّكُمْ فِي أَيَّامِ دَهْرِكُمْ نَفَحَاتٍ أَلَا فَتَعَرَّضُوا لَهَا»، در حین روزگارانِ عمرتان، نفحاتی از طرف پروردگارتان به صحنه خواهد آمد، آگاه و هوشیار باشید و خود را در معرض آن نفحات قرار دهید. و معنای نظر به انقلاب اسلامی به عنوان حقیقت این روزگار باید از این نوع باشد، نه آنکه بخواهیم با عقل انتزاعی به آن نظر کنیم.
طلوع زبانی دیگر
9- وقتی انسانها با حقیقت دوران، به صورتی که مناسب ارتباط با آن است، مرتبط شوند عملاً خودِ زبان است که گفتِ خویش را به آدمی نشان میدهد. در این حال شنیدن و گفتن خاصی به صحنه میآید، شنیدن سخن هستی و اظهار آن به همان صورتیکه مولوی میگوید: «به طریق ترجمانی من از او سخن بگیرم به شما جواب گویم» و شهید مرتضی آوینی نماد روشن آن شد.
تا معنای بودنمان فراموش نشود
10- انقلاب اسلامی بستر زندگی انسان بر روی زمین است، در حالیکه نظر به آسمان دارد. امام خمینی«رضواناللّهتعالیعلیه» آمد تا ما در عین زندگی بر روی زمین، در قرب الهی بهسر ببریم و با زبان و عمل، گزارشگرِ چنین دریافتی باشیم و معنای بودنمان فراموش نشود و در آوراگیِ بازگشت به خانه، سکنیگزیدن را رقم بزنیم و این از جهتی رازِ این تاریخ است که مثل هر رازی، در عین آشکارگی، پنهان است و خود را در آنچه آشکار شده، پنهان میکنند تا بیش از پیش در انتظار او باشیم، انتظاری که در اکنون خود از آن بیگانه نیستیم.
اقامت در اشتیاق رجوع به حق
11- سکنیگزیدن از طریق انقلاب اسلامی در این عالم، همان شوقی است که رزمندگان را در شب عملیات در برگرفت تا در تاریخی به وسعت حضور یاران حسین«علیهالسلام» در عالم، حاضر شوند. انسان میتواند در این اشتیاق و شوق، اقامت گزیند و همچنان در سیر رجوعِ به حق قرار داشته باشد. این است سلوک عارفانهی این دوران که انسان را همواره در مقام فکر و ذکر قرار میدهد و منشأ تقرب او به عالَم معنا میگردد و او افق آینده را همواره گشوده مییابد و از بیآیندگی و از آتش پوچیِ دوران آزاد میشود و منوّر به عطای حقیقت دوران خواهد شد و در این حال، «وقتِ» او وقتِ مبارک است. زیرا فضای فتوح و گشودگی برای او فراهم شده و مسئول به زبانآوردنِ آن وقت گشته، با واژگانی بس مبارک که در آن واژگان، انسانْ ماورای گذشته و آینده، در «حال» با حقیقت دوران روبهروست و آنچه را یافته است به طریقی ماندگار در خانهی قرب، وسعت میدهد و به بنیاد تاریخی که شروع شده و زندگی را در عین قدسیبودن، قوام بخشیده، میاندیشد و در آن بستر زندگی میکند و سخن میگوید.
باقیماندن بر عهدی که گشوده شد
12-آیا نمیتوانیم با پاسخ به ندای وجود، ذیل حقیقت توحید ربوبی، دورانِ تاریخی خود را بنیاد نهیم؟ و به ندای «وقتِ» این ملت گوش سپاریم و آن را به کلمات درآوریم و آن را مبنای تاریخ این ملت بگردانیم؟ تا تاریخِ وحدت و تفاهم که راز نجات از همه دوگانگیها و کینههاست گشوده شود. مثل کاری که حضرت سیدالشهداء«علیهالسلام» در شب عاشورا انجام دادند و اصحاب را متوجه «وقتِ» تاریخیشان نمودند و آن وحدتِ چشمگیر و آن یگانگیِ فوقالعاده را در روز عاشورا همه با هم رقم زدند. مثل اوایل انقلاب اسلامی که همه به حوالتِ تاریخِ قدسی خود رو کردند و ما هرگز آن گشودگی را فراموش نمیکنیم و تا آخر در عهدِ با آن به حیات خود معنا خواهیم داد. این است باقیماندن بر عهد و خاطرهای که برای هر ملتی گشوده میشود تا راه را گم نکند.