🔸 🌸کربلا سخت ترین مرحله ی به بلوغ رسیدن یک نهضت توحیدی 🔮استاداصغرطاهرزاده ✅باسمه تعالی کربلا و سخت‌ترین مرحله‌ی به بلوغ‌رسیدن یک نهضت توحیدی السَّلامُ عَلَيْكَ يا اَبا عَبْدِاللّهِ وَ عَلَى الاَْرْواحِ الَّتى حَلَّتْ بِفِنآئِكَ عَلَيْكَ مِنّى سَلامُ اللّهِ اَبَداً ما بَقيتُ وَ بَقِىَ اللَّيْلُ وَ النَّهارُ 1- با ترور امام حسین(ع)که بنا بود به دستور یزید در مکه انجام گیرد، بارِ کارفرهنگی امام  از بین می‌ رفت، لذا امام آن ترور را به شهادت تبدیل کردند و عملاً کار به بهتر کشته‌شدن و در بهترین مکان کشته‌شدن انجامید که در کلام حضرت بهترین محل کشته‌شدن را ساحل فرات می دانند و به ابن‌زبیر می‌فرمایند: اگر در ساحل فرات به خاک سپرده شوم نزد من محبوب‌تر است از آن‌که در آستانه‌ی کعبه دفن شوم.(کامل‌الزیارات، ص73) و به ابن‌عباس که مخالف رفتن حضرت به کوفه بود می‌فرمایند: «گریزی از عراق نیست».(مقتل خوارزمی، ج1، ص 310) این می‌رساند حضرت در نهضت خود نقشه‌ی راه خاصی را ترسیم کرده‌اند. 2- عجیب است از نامه‌های کوفیان بعد از مرگ معاویه. 12000 نامه(اللهوف، ص 15) و نام 140000 نفر، همه اظهار داشته بودند که حاضر به یاری امام هستند(حیاة الامام حسینu، ج 2، ص 335) و نیز نامه‌ی مسلم‌بن‌عقیل که به حضرت نوشت 18000 نفر از کوفیان با او بیعت کرده‌اند و از حضرت خواست شتاب کنند. در حالی‌که امام به یزیدبن‌رشک که می‌پرسد چه چیزی شما را در این دشت که هیچ‌کس در آن نیست، فرود آورده؟ می‌فرمایند: این‌ها نامه‌هایی است که کوفیان برایم نوشته‌اند و اما من آنان را جز قاتل خود نمی‌بینم.(تاریخ ابن عساکر، ص 211) راستی! امام چه چیزی را دنبال می‌کردند و ماوراء تاریخی که می‌گوید کوفیان امامu را دعوت کردند، بر روح امام حسینu چه می‌گذشته؟ نگاه هرمنوتیک، رخداد کربلا را چگونه می‌نگرد تا کربلا مجال نمایاندن خود را داشته باشد؟ 3- نهضتی به میان آمده که می‌گوید برای آن‌که معلوم شود برای ماندن اسلام در آن تاریخ باید قوّام بود، نه قائم. قرآن در سال‌های آخرعمر پیامبرf خطاب به مؤمنین می‌فرماید: «يا أَيُّهَا الَّذينَ آمَنُوا كُونُوا قَوَّامينَ بِالْقِسْطِ شُهَداءَ لِلَّهِ وَ لَوْ عَلى أَنْفُسِكُمْ أَوِ الْوالِدَيْنِ وَ الْأَقْرَبينَ إِنْ يَكُنْ غَنِيًّا أَوْ فَقير»[1](نساء/135) و یا می فرماید:«يا أَيُّهَا الَّذينَ آمَنُوا كُونُوا قَوَّامينَ لِلَّهِ شُهَداءَ بِالْقِسْط»[2](مائده/8) در این راستا امام حسینu ضرورت درک عمیق‌تر اسلام را در علم و عمل در مقابل مسلمانان قرار دادند وگرنه با آن اسلام عرفی‌شده مردم حظّی از اسلامیت فرد نمی‌برند و اگر دل‌هایشان با امامشان است ولی شمشیرهایشان در مقابل امام است.[3] 4-رسول خدا(ص)در آن حالت منامیه یا خواب و بیداری که به امام حسین(ع)فرمودند: «اخْرُجْ فَإِنَّ اللَّهَ قَدْ شَاءَ أَنْ يَرَاكَ قَتِيلا و إِنَّ اللَّهَ قَدْ شَاءَ أَنْ يَرَاهُنَّ سَبَايَا»(اللهوف، 65 ). آری! رسول خدا(ص)خواستند افقی که این نهضت در آن افق گشوده می‌شود و بدان وسیله مشکلات روحی مسلمانان رفع می شود را در مقابل امام بگشایند. نهضتی که در آن زمان تنها با «شهادت» و «اسارت» تغذیه می‌شود برعکسِ همه‌ی نهضت‌ها که با کشتار و اسارت سرکوب می‌گردد. آری! راه نهضت‌های توحیدی در آن حالت منامیه برای همه‌ی انسان‌ها در طول تاریخ گشوده شد. به همین جهت امام در جواب عبداللّه جعفر که اصرار داشت امام برگردند فرمودند: من رسول خدا(ص)را به خواب دیدم و در آن خواب به کاری فرمان داده شده‌ام که در پی انجام آن هستم(طبری، ج3، ص 297) و بر مبنای آن خواب حضرت قصد عراق کرده‌اند و تلاش امویان برای ماندن امام در مکه و تلاش عمروبن‌سعید[4] برای برگرداندن امام به مکه، نشان می‌دهد امام جای مناسبی را جهت نهضت خود که بیشتر امری فرهنگی در آن نهضت مدّنظر بود تا نظامی، انتخاب کرده‌اند لذا نه در مدینه ماندند و نه در مکه، تا با نهضتی فراگیر وجدان امت اسلام را بیدار کنند. 5- رخداد تاریخی کربلا راهی است که حضرت سیدالشهداء(ع) در مقابل امت اسلام گشوده‌اند، راهی که با عشق به اباعبداللّه(ع) و پایدار نگه‌داشتن یاد آن حضرت در این زمان و همه‌ی زمان‌ها ، جامعه‌ی اسلامی از تنگناهای تاریخی‌اش نجات می‌دبابد و ما هراندازه بیشتر متوجه عمق مشکلات خود و جامعه باشیم، بیشتر احساس نیاز به نزدیکی با آن حضرت در ما شکوفا می‌شود و آن اشکی که برای این پیوند ضروری است به میان می‌آید. 6- عبداللّه جعفر و ابن‌عباس و محمد حنفیه هر سه در عین دلسوزی، در نرفتن امام به عراق مشترک‌اند، زیرا نگران کشته‌شدن امام هستند.[5] و امام با آن‌ها، موضوع مسئولیتی که جدّشان بر عهده‌شان گذاشته‌اند را پیش می‌کشند که در آن مأموریت مهم «جدایی بین اُمویان- با آن‌همه پیچیدگی که داشتند- و اسلام رقم خورد». و این مهم‌ترین حرکت فرهنگی است که در هر نهضتی باید